پیشوای فضیلت و کرامت 1
نوشته شده توسط : feraghat90

سیر و سفر
مناسبت های خاصّ
دقیق و مستند بدانیم.
حکایت های شنیدنی و ...
شعر سروده هایی از شاعران
دل نوشته ها و دل گویه های ادبی

ماه شعبان، ماه رسول خدا ص: ماه رجب ماه خدا، ماه شعبان ماه رسول خدا ص و ماه رمضان ماه امّت رسول خدا ص است. ماه شعبان ماهی است که اعمال انسان ها به سوی خدا بالا می رود در حالی که مردم از آن غافلند.


پیشوای فضیلت و کرامت 1
پیشوایان معصوم(ع)، مصداق تمام زیبایی های اخلاقی و الگوی جاودانه پاکی و انسانیتند. امام حسین ـ علیه السلام ـ سبط پیامبر، فرزند دختر رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع)، نیز مظهر شجاعت و الگوی فروتنی و تسلیم به درگاه ایزدی است. گرامی­داشت ولادتش با یاد و خاطره شهادتش گره خورده است. امام حسين(ع) فرزند اميرمؤمنان علي بن ابي طالب(ع) و فاطمه زهرا(س)، دومين فرزند آن دو بزرگوار و محبوب پيامبراكرم(ص) بود. 

امام حسین(ع) اسوه تواضع و فروتنی
پیشوایان معصوم(ع) الگوی فضیلت های اخلاقی اند. در بیان فروتنی امام حسین ـ علیه السلام ـ در کتاب شرح شهاب الاخبار چنین آمده است:حکایت: «امام حسین(ع) می گذشت، به قومی درویش[13] رسید و از آن پاره های نان که از خانه ها جمع کرده بودند بر سر گلیمی کرده بودند و می خوردند، چون امام حسین(ع) را دیدند گفتند: «یابن رسول الله به چاشت خوردن مساعدت کن.» از اسب فرود آمد و گفت: «خدای تعالی متکبران را دشمن دارد» و با ایشان بنشست چون قدری خورده بود، گفت ایشان را که «شما نیز مرا اجابت کنید.» با وی برفتند و آنچه حاضر بود بخوردند».[14]

امام حسین(ع) فرزند رسول خدا(ص)
حکایت: «به وقتی حجاج ظالم مردی را از علمای دین بیاورد و گفت که از تو به من رسانیدند که تو همی گویی که حسن و حسین فرزندان مصطفی(ص) بودند؟ عالم گفت: از کتاب خدا گفتم، حجاج گفت: اگر درست نگردانی، به زشت ترین وجهی بفرمایم تا بکشندت، مرد عالم برخواند: [15] پس گفت: معلوم است که عیسی(ع) بی­پدر بود و از ابراهیم تا به وی اندر هزار سال بود، به حکم آنکه مادرش مریم از بنی اسرائیل بود، خدای تعالی وی را از فرزندان ابراهیم(ع) شمرد. چگونه حسن(ع) و حسین(ع) از فرزندان حضرت مصطفی(ص) نباشند که میان ایشان به جز از فاطمه(س) نبود؟! حجاج چون این سخن بشنید ساکت شد و از غم چنان شد که نزدیک بود که جانِ پَلیدش به سِج،ین[16] پیوندد».[17]در بیان فضایل اهل بیت(ع) سخن بسیار است و چه فضیلتی بالاتر از اینکه در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام، اهل بیت یکی از ثقلین نام­برده شده­اند: حکمت: «من در میان شما دو چیز بزرگ می گذارم؛ یکی از آن [دو] کتاب خداست که در اوست راه راست مر مؤمنان را، و از اوست روشنی دل مر عارفان را، پس فراگیرید آن را و چنگ در آن زنید و بدان متمسک گردید که حَبْل خداست، هر که چنگ در آن زند به مراد برسد. دوم، اهل بیت من، به یاد می دهم شما را حضرت خداوند ـ تعالی ـ را ، یعنی او را گواه می گیرم در نیکو داشت اهل­بیت من [و حضرت سه بار این جمله را (اَذْکُرْکُمْ اللهَ فی ا َهْلِ­بَیْتِی) تکرار کردند] و در تکرار این سخن سه بار، دلیلی واضح قایم می شود در تعظیم اهل بیت و محبت و متابعت ایشان».و اهل بیت رسول(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین­اند؛ به دلیل آن حدیث که در صحیحین وارد است که آن هنگام که این آیت فرود آمد که: حضرت رسالت(ص) علی و فاطمه و حسن و حسین را بخواند و گفت: «اَللهُمَ هولاء أَهلُ بَیتی» (خدایا، اینان خاندان منند).دیگر در حق فاطمه(س) فرمود: فاطمه پاره ای است از من، هر که او را برنجاند مرا رنجانیده باشد و هر که مرا برنجاند، خدای را رنجانیده باشد. و این حدیث دلالتی تمام دارد بر کمال شرف سیده نساء عالمیان و نور دیده صفوف آدمیان، صدف گوهر امامت، شفاعت­خواه روز قیامت، بتول عذرا، فاطمه زهرا.بهتر و مِهترِ زمین و ز مَن/صدف گوهر حسین و حسن. و دیگر در حق حسن و حسین فرمود که الحسن و الحسین سی،دا شباب اهل الجنة حسن و حسین(ع) (سَروَر جوانان بهشتی­اند.) و در حدیثی دیگر آمده که: چون خدای تعالی بهشت را بیافرید، او را وعده داد که تو مسکین صُلَحا و اهل تقوا باشی و فقرا و زهاد ساکنان تو باشند، بهشت گفت: «الهی لِمَ جَعَلتَنی مَسکَنُ المَساکین؛ یعنی چرا مرا مسکن مسکینان گردانیدی؟» خطاب آمد که »ای بهشت! تو راضی نباشی که ارکان تو را به حسن و حسین آراسته گردانم؟» پس بهشت خرامید و گفت: راضی شدم پروردگارا، راضی شدم.دو در، دُرج کرامت، دو بَذرِ بُرج کمال//دو مهر اوج هدایت، دو صدر مسند دین. فلک متابع این و مَلَک ثناگرِ آن//جهان منور از آن و زمین مُزَی،ن از این.

ای عزیز! زبان بیان در صفت آل محمد به کلال[18] منسوب است و جمال کمال ایشان از باصره بصیرت ارباب قیل و قال محجوب؛ چه ایشانند نجوم بُروج هدایت و بروج نجوم ولایت، سلاطین[19] اقالیم عصمت، شیران بیشه فتوت، مسندنشینان قصر حرمت، سلطان نشانان مصر عز،ت، ثمرات کرامت، قطرات رَشَحات امامت، عالمان اسرار ربانی، خازنان فُیوض سبحانی، مالکان طُرُق رَشاد، سالکان طریق اِرشاد، خاصان حضرت اِلاه، نایبان محمد رسول الله(ص): آل پیغمبر حریم کبریا را محرمند//آل پیغمبر به عالم فخر آل آدمند. آل پیغمبر ز نور ایزد پاکند، از آن//در طریقِ دین امام خلق جمله عالمند. روشنی دل از ایشان است؛ چون موسی کَفَند//زندگی،ِ جان هم ایشانند، چون عیسی دمند.
نسبت آل نبی با سایر خلق جهان//گر کنی ضرب المثل بحر محیط و شبنمند[20]

رضا به رضای خدا
نکته: «ارادت و خواست سالک سائر[21] به جانب حق با رضای حق [تعالی] منض،م[22] شود و اصلاً غیر رضای حق، در هیچ امری طلب ننماید و ارادت خود از میانه بردارد و در جمیع اقوال و افعال نظرش بر رضای الهی باشد؛ نه به حَظ،ِ نفس خود، و ارادت و رضای او در ارادت و رضای حق محو و متلاشی گشته، خواست الهی خواست او شده باشد. قوله تعالی [23] اشارت با بشارتی است بر آنکه سیر رجوعی، مشروط به رضاست؛ گویا این معنی دارد که راه رجوع به جانب حق نیست؛ مگر رضا. نقل است که پیش امام حسین(ع) گفتند که اباذر(ره) فرموده است که: «نزد من درویشی، بهتر از توانگری و بیماری، بهتر از تندرستی است.» امام ]حسین(ع)[ فرمود: «رحمت بر اباذر باد؛ اما من می گویم که هر که کار خویش با خدا گذاشت، هرگز تمنا نکند؛ ال،ا آن چیز را که خدا از برای وی اختیار فرموده است. گر مرادم را مذاق شک،ر است//نامرادی نی مراد دلبر است. ناخوش او خوش بود بر جان ما//جان فدای یار دل رنجان ما.عاشقم بر رنج خویش و درد خویش//بهر خشنودی شاه فرد خویش[24]


یاد شهادت هنگام ولادت
در کتاب آثار احمدی آمده است:حکایت: «ولادت او در مدینه بود وقت سحر بود که آن سرو چمن ولایت و آن نهال اقبال بوستان امامت در حدیقه حیات قد کشید و غُنچه عصمت و طهارت به نسیم عنایت الهی شکفته گردید جبرئیل(ع) آمد و مژده قدوم حضرت امام حسین(ع) به سیدالکونین رسانید و گفت: یا رسول الله! حق ـ سبحانه و تعالی ـ بعد از تهنیت فرزندت حسین، تعزیت می رساند. آن حضرت فرمود: تهنیت معلوم است، اما تعزیت چیست؟ فرمود: بعد از وفات تو و مادر و شهادت پدر و برادر، او را شهید کنند. پس حضرت مصطفی(ص) این راز را با مرتضی علی(ع) در میان نهاد. علی(ع) را تحمل نماند، به جانب خانه روان گردید و آب در دیده بگردانید. فاطمه(س) گفت: ای پسر عَم، و ای سُرور سینه پرغم! امروز روز شادی و بهجت است نه زمان اندوه و محنت، این گریه از سبب خرمی و سرور است؟ اعلام فرمایید و اگر به واسطه غم و الم است، موجب آن را باز نمایید. حضرت امیر(ع) فرمود: ای فاطمه! پدرت می فرماید که جبرئیل از نزد رَب،ِ جلیل آمده، می گوید که جمعی از جفاکاران اُم،َت و گروهی از عاصیان دون همت، حسین مرا شهید کنند و دود از دودمان اهل­بیت برآرند بعد از فوت مادر و شهادت پدر و برادر، اما فاطمه را صبر می باید کردن و جزای ظالمان را حواله به سریع المنتقم گذاشتن».[25]

اوصاف بی حد،ِ امام حسین(ع)
«اخلاق ستوده آن سرور و اوصاف پسندیده فرزند امیرالمؤمنین حیدر، بسیار و بی شمار است، هر چند قلم تیززبان است، پیرامون بیان اخلاقش نتوان رسید و هر چند پایمردی وهم، تُنْدعِنان است به حوالی اوصافش نتوان گردید».[26]بر اساس احاديث و روايات متعدد، تولد امام حسين(ع) و شهادت مظلومانه اش به دست دشمنان اسلام، پيش از تولد آن حضرت، از سوي جبرئيل امين و پيامبر عظيم الشأن پيش گويي شده بود. از جمله آن ها، این حديث است: امام صادق(ع) فرمود: جبرئيل امين بر رسول خدا(ص) فرود آمد و عرض كرد: اي محمد! به راستي خداي سبحان تو را بشارت داد به مولودي از دخترت فاطمه زهرا(س)، وليكن امتت وي را پس از تو خواهند كشت. پيامبر(ص) فرمود: اي جبرئيل! سلامم را به پروردگار برسان و بگو مرا به مولودي كه امتم، پس از من وي را مي كشند، نيازي نيست. جبرئيل امين به سوي آسمان عروج كرد و سپس بازگشت و همان پيام را تكرار كرد. پيامبراكرم(ص) نيز گفتار پيشين خود را تكرار كرد و از پذيرش مولودي كه مسلمانان وي را مي كشند امتناع نمود. جبرئيل براي بار سوم فرود آمد و گفت: اي محمد! پروردگار سبحان سلامت مي رساند و تو را به اين امر مهم بشارت مي دهد كه امامت و ولايت را در نسل تو قرار داده است. پيامبر(ص) با دريافت اين پيام شادمان شد و گفت: پذيرفتم و به آن خرسندم. آن گاه پيامبر(ص) اين پيام مهم الهي را به اطلاع دخترش حضرت فاطمه زهرا(س) رسانيد و فاطمه(س) در نهايت ادب، پاسخ داد: پدرجان! مرا به فرزندي كه امتت او را مي كشند، نيازي نيست. پيامبر(ص) بشارت خداوند منان را به فاطمه زهرا(س) ابلاغ كرد و گفت: دخترم فاطمه! همانا خداوند سبحان امر مهم امامت و ولايت و وصايت را در ذريه من (از همين مولود) قرار داده است. فاطمه(س) با شنيدن اين بشارت الهي و تضمين غيرقابل خدشه پروردگار، به پدر ارجمندش گفت: پدرجان! من نيز به تولد اين مولود خجسته خرسندم.(26) بنابراين، پيامبراكرم(ص) و دخترش فاطمه زهرا(س) و دامادش علي مرتضي(ع) و جبرئيل امين و فرشتگان الهي، همگي منتظر مولود مبارك آثار بوده و براي ديدنش لحظه شماري مي كردند. سرانجام، انتظار به پايان رسيد و در روزي مبارك از ايام مبارك شعبان، از دامن پاكيزه فاطمه زهرا(س)، نور جهان آراي امام حسين(ع) آشكار گرديد و اين نوزاد گران مقام، پا به هستي و حيات دنيوي گذاشت و شادماني فرشتگان و آدميان را فراهم كرد. از امام صادق(ع) روايت شد: هنگامي كه امام حسين(ع) ديده به جهان گشود، جبرئيل امين از سوي پروردگار متعال مأمور گرديد تا همراه هزار فرشته، جهت تهنيت و شادباش گويي به نوزاد فاطمه زهرا(س)، به زمين فرود آيند.(27) درباره تاريخ تولد امام حسين(ع) اتفاق چنداني ميان مورخان و سيره نويسان نيست. برخي روز پنجم شعبان سال چهارم قمري، برخي سوم شعبان و برخي ديگر، روزهاي نخست شعبان(بدون تعيين روز ولادت) را زادروز آن حضرت مي دانند.(28) ولي مشهور، بر اساس توقيع شريفي كه به دست قاسم بن علاء همداني، وكيل امام حسن عسكري(ع) رسيد، تولد اباعبدالله الحسين(ع) در روز سوم شعبان بوده است.(29) نام شريف امام حسين(ع) در تورات "شبير" و در انجيل "طاب" و كنيه اش ابوعبدالله و لقب هايش سبط، سبط ثاني، سيّد، سيّد شباب اهل الجنّه، رشيد، طيب،وفي، مبارك، زكي و تابع لمرضاه الله مي باشد.(30) پيامبراكرم(ص) در حديثي، درباره امام حسن(ع) و امام حسين(ع) فرمود: من أحب الحسن و الحسين أحببته، و من أحببته أحبه الله، و من أحبه الله أدخله الجنه، و من أبغضهما ابغضته، من أبغضته أبغضه الله، من أبغضه الله أدخله النار.(31)

سوم شعبان ولادت با سعادت امام حسین (علیه السلام) مبارک

مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد
پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد
مژده ای دل که برای دل غمدیده ما
هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد
خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب
که دگر موسم اندوه به پایان آمد
مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب
که به ما مژده وصل شه خوبان آمد
ساقیا باده بده خود بنما سرمستم
زان می‌ای کو به تن خسته ما جان آمد
ظلمت و تیرگی شام الم رفت کنون
روز شادی شد و خورشید فروزان آمد
غنچه‌ی دهر در این روز بخندید دگر
که به بستان علی نوگل خندان آمد
عطر پاشید به بستان که همه عطرآگین
سمن و یاسمن و سنبل و ریحان آمد
بلبل از لب به ترنم بگشاید نه عجب
که به گلذار نبی بلبل خوش خوان آمد
گوهری از صدف بحر کرم گشت عیان
که به توصیف رخش لولو مرجان آمد
نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد
بین به این نور که این گونه درخشان آمد
وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین
موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد
روز فرخنده میلاد حسین ابن علی(ع)
مژده‌ی خامُشی آتش نیران آمد
باعث کون و مکان منشاء ایجاد حسین
که وجودش به جهان مفخر انسان آمد
مظهر ذات خدا سبط رسول دو سرا
نور چشمان علی آن شه مردان آمد
حیف و صد حیف که در واقعه کرب و بلا
بر تن خسته او ظلم فراوان آمد
بر سر عهد و وفا در ره معشوق نگر
خود فدا کرد که سالار شهید آن آمد
ای غلامان اگرت بار گنه سنگین شد
غم مخور چونکه حسین شافع عصیان آمد

سید حسین موسوی


ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک
ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک


ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک
ولادت حضرت امام حسین (ع) پیشوای فضیلت و کرامت مبارک


پانوشت:
[1]. محمد ابراهیم نواب تهرانی، فیض الدموع، تصحیح: اکبر ایرانی قمی، قم، هجرت، 1374، ص 81 .
[2]. جوق: گروه ، دسته، جماعت.
[3]. آب در چشم گردانیدن: گریستن.
[4]. ابوسعید حسن بن حسین شیعی سبزواری، راحة الارواح، به کوشش: محمد سپهری، تهران، اهل قلم، دفتر نشر میراث مکتوب، 1375، صص 147ـ 149.
[5]. نَکث: به هم زدن معامله یا پیمان.
[6]. فرقت: جدایی.
[7]. شق: شکستن.
[8]. فیض الدموع، ص 83 .
[9]. اندیشمند: ترسان.
[10]. مثله کردن: قطعه قطعه کردن.
[11]. خوان: سفره.
[12]. فیض الدموع، صص 83 ـ 85.
[13]. درویش: فقیر.
[14]. مؤلفی گمنام در قرن 7 قمری، شرح شهاب الاخبار قاضی قضاعی، تصحیح: سیدجلال الدین حسینی ارموی(محدث)، تهران، علمی و فرهنگی،1361 ،ص142.
[15]. «و از نسل او [ابراهیم] داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم] و این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از شایستگان بودند». (انعام: 84 و 85)
[16]. سِج،ین: جهنم.
[17]. شرح شهاب الاخبار، صص 203 و 204.
[18]. کلال: گنگی.
[19]. مصر: شهر.
[20]. الرسالة العلیه فی الاحادیث النبویه، صص 30 ـ 32.
[21]. سائر: رهرو.
[22]. منض،م: ضمیمه.
[23]. نک: فجر: 28.
[24]. شمس­الدین محمد لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، تحقیق: محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران، زوار، 1378، صص 223ـ225.
[25]. احمد بن تاج­الدین استرآبادی، آثار احمدی، به کوشش: میرهاشم محدث، با همکاری دفتر نشر میراث مکتوب، تهران، انتشارات قبله، 1374، ص 489.
[26]. همان، ص 490.
[27]. الكافي (شيخ كليني)، ج1، ص 464، ح4
[28]. بحارالانوار (علامه مجلسي)، ج43، ص 243
[29]. نك: مقاتل الطالبيين(ابوالفرج اصفهاني)، ص 51؛ مناقب آل ابي طالب(ابن شهر آشوب)، ج3، ص 240؛ بحارالانوار، ج91، ص 193 و ج 34، ص 237؛ الارشاد(شيخ مفيد)، ص 368؛ منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 280
[30]. بحارالانوار، ج34، ص 237؛ الاقبال بالاعمال الحسنه (سيد بن طاووس)، ج3، ص 303
[31]. بحارالانوار، ج34، ص 237؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 171.
[32]. الارشاد، ص 369.

یوسف قربانی و محمدمهدی معلمی

منبع:
http://www.hawzah.net
گنجینه، مرداد 1387، شماره 72، صفحه 5.


برچسب‌ها: فضیلت, کرامت, امام حسین, داستان, ولادت




:: برچسب‌ها: فضیلت , کرامت , امام حسین , داستان , ولادت ,
:: بازدید از این مطلب : 102
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 1 تير 1386 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: