نوشته شده توسط : feraghat90

 

میلاد حضرت فاطمه معصومه(س)، در روز اول ذیقعده سال 173 هجری در شهر مدینه مبارک باد

 ۲۷ ۲۶ ۲۵ ۲۴ ۲۳ ۲۱ ۲۲ ۲۰ ۱۹ ۱۸ ۱۷ ۱۶ ۱۴ ۱۵ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ 8 post: 1 2 3 4 5 6 7           

از فاطمه ای که معصومه بود


تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه ی خورشید را فرامی گیرد. خنکای حضور دوباره ی فاطمه(س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن می گیرد. به کوچه باغ های حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می کنم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش می گیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهّر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت هم سان زیارت یاس گم شده ی مدینه است!

حضرت فاطمه معصومه(س)، روز اول ذیقعده سال 173 هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار از همان آغاز در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضائل اخلای آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی، پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته ی این خاندان پاک سیرت و نیکوسرشت بود. پدران این خاندان، برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکانداران کشتی انسانیت بودند.

سرچشمه ی دانش
حضرت معصومه(س) در خاندانی که سرچشمه ی علم و تقوا و فضائل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آن که پدر بزرگوارش شهید شد، فرزند آن امام، حضرت رضا(ع) عهده دار تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و تامین مخارج آنان را نیز به عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هریک از فرزندان امام کاظم(ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان شدند. ابن صباغ ملکی در این باره می گوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی، معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد.» بدون تردید در میان فرزندان امام کاظم(ع)، بعد از امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) از نظر علمی و اخلاقی والامقام ترین آنان است. از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار(ع) از ایشان گفته اند، این حقیقت آشکار و روشن می شود که ایشان نیز چون حضرت زینب(س) عالمه ی غیر معلمه بوده است.

مظهر فضائل
حضرت فاطمه معصومه(س) مظهر فضائل و مقامات است. روایات معصومان، فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق(ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا، حرمی است و آن مکه است و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است و برای امیر مؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم کوفه ی کوچک ماست. بدانید بهشت، هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

مقام علمی حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه(س)، از جمله ی بانوان گران قدر و والامقام جهان تشیع است و مقام علمی بالایی دارد. نقل شده که روی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(ع) و پرسیدن پرسش هایی ازایشان در مدینه ی منوره مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی خردسال بود، دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار پرسش های خود را بازخواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند.، غافل از این که حضرت معصومه(س) جواب پرسش ها را نوشته بود. وقتی پاسخ ها را دیدند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک کردند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر(ع) مواجه شده ماجرای خویش را بازگفتند. وقتی امام، پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمودند: «پدرش به فدایش.»

فضیلت زیارت
دعا و زیارت پر و بال گشودن از گوشه ی تنهایی و تا اوج، با خدا بودن است. دعا و زیارت جامی است زلال از معنویت ناب در کام عطشناک زندگی و زیارت حرم حضرت معصومه(س) بارقه ی امیدی رد فضای غبارآلود زمان، فریاد روح مهجور در هنگامه ی غفلت و بی خبری و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغ های بهشت است. زیارت مرقد حضرت فاطمه معصومه(س) انسان را از غرق شدن در گرداب نومیدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار باصفای کریمه ی اهل بیت(س) سبب می شود که زائر حرم خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر که سرچشمه ی تمام بدبختی ها و سیه روزی هاست فرود اید و حضرت معصومه(س) را واسطه ی درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره امام جواد(ع) فرمود: «هرکس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.»

برگزیدن شهر قم
پس از آن که حضرت معصومه(س) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود. یکی از نویسندگان درباره ی این که چرا حضرت معصومه(س) شهر قم را برگزید، می نویسد: «بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ روحی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده ی قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین می دید، بدین دیار روی آورد.

زیارت حضرت معصومه(س) از منظر روایات
درباره ی فضیلت زیارت حضرت معصومه(س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم(ع) رسیده است. از جمله هنگامی که یکی از محدثان برجسته ی قم به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا(ع) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد! از ما در نزد شما قبری است.» سعد می گوید: «فدایت شوم! ایا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(س) را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هرکس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.» پیشوای جهان تشیع، امام جعفر صادق(ع) نیز در این باره می فرماید: «هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.» در حدیث دیگری آمده است: «زیارت او، هم سنگ بهشت است.»

زیارت ماثور درباره حضرت معصومه(س)
یکی از ویژگی های حضرت معصومه(س) زیارت نامه ای است که از معصومان(ع) به ما رسیده و پس از حضرت فاطمه زهرا(س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت ماثور دارد. بانوان برجسته ای مانند آمنه بن وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی درباره ی مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت ماثور از معصومان(ع) ندارند و این، نشان دهنده ی مقام والای این بانوی گران قدر است.

امام رضا(ع) و لقب معصومه
حضرت فاطمه معصومه(س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل انتخاب نام «معصومه» برای این بانو، آن باشد که عصمت مادرش، حضرت زهرا(س) در او تجلی یافت. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب را امام رضا(ع) برای این بانونی والامقام برگزیدند؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپیدسیرت شیعه، علامه مجلسی در این باره می گوید: «امام رضا(ع) در جایی فرمود، هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.»

کریمه ی اهل بیت
از حضرت معصومه(س) در میان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه با لقب کریمه ی اهل بیت یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص دارد. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گران قدر مرحوم ایت الله مرعشی نجفی این لقب از طرف امام صادق(ع) برای حضرت معصومه(س) انتخاب شده است. در این رویا امام صادق(ع) به ایت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز تلاش پیگیری برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا(س) آغاز کرده، خطاب فرمود: «بر تو باد به کریمه ی اهل بیت.»

القاب حضرت معصومه(س)
سه زیارت نامه برای حضرت معصومه(س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر، غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه(س) در دو زیارت نامه ی غیر مشهور ذکر شده، این هاست: طاهره(پاکیزه)، حمیده(ستوده)، برّه(نیکوکار)، رشیده(حد یافته)، تقیه( پرهیزگار)، رضیه(خشنود از خدا)، مرضیه(مورد رضایت خدا)، سیده ی صدیقه(بانوی بسیار راستگو)، سیده ی رضیه ی مرضیه(بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)، سیده نساء العالمین(سرور زنان عالم)، هم چنین محدثه و عابده از صفات و القاب حضرت معصومه(س) است.

شفاعت حضرت معصومه(س)
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلامی است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود یاد شده است. هم چنین دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند شامل همه ی اهالی محشر باشد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه ی اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفیعه ی روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) هستند. در مورد شفاعت گسترده ی حضرت زهرا(س) همین بس که شفاعت مهریه ی آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی، طاقه ی ابریشمی از سوی پروردگار آورد که بر ان جمله ی «خداوند مهریه ی فاطمه زهرا را شفاعت گنه کاران از امت محمد(ص) قرار داد» نوشته شده بود. این حدیث را اهل سنت نیز نقل کرده اند. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه ی محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

راز قداست قم
در احادیث زیادی به قداست قم اشاره شده است. امام صادق(ع) قم را حرم اهل بیت(ع) و خاک آن را پاک و پاکیزه دانستند. هم چنین ایشان در حدیث مشهوری درباره ی قداست قم به گروهی از اهالی ری فرمودند: «بانویی از فرزندان من، به نام فاطمه دختر موسی در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» این حدیث را امام صادق(ع) هنگامی فرمودند که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می شود که فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده از ریحانه ی پیامبر، کریمه ی اهل بیت(س)، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه(س) است که در این سرزمین دیده از جهان فروبست.

محبت و مباهات حضرت معصومه(س) به امام هشتم ع
مدت 25 سال حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان، از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود. حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی به هم داشتند. هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: «من معصومه خواهر امام رضا(ع) هستم.» این تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا(ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر ـ برادری سرچشمه می گیرد.

سرآمد بانوان
بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم(ع) دست کم 18 تن بوده اند و فاطمه، در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بود. حاج شیخ عباس قمی آن گاه که از دختران موسی بن جعفر(ع) سخن می گوید، درباره ی فاطمه معصومه(س) می نویسد: «بر حسب آن چه به ما رسیده، افضل آن ها سیده جلیله معظمه فاطمه بنت امام موسی(ع)، معروف به معصومه است.»

فضیلت بی نظیر
شیخ محمد تقی تستری در قاموس الرجال، حضرت معصومه(س) را بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر(ع)، بعد از امام رضا(ع) کسی که هم شأن حضرت معصومه(س) نیست.» بی گمان این اظهار نظرها و نگرش ها درباره ی شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن روایات وارده از ائمه اطهار(ع) به دست آمده است. این روایت ها مقام هایی را برای فاطمه معصومه(س) برشمرده اند که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی نیامده. نام فاطمه معصومه(س) در شمار زنان برتر جهان قرار دارد.

بوی وصال
بی شک اهل بیت پیامبر(ص)، چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند که نام شان، مانند ستارگان درخشان، در آسمان فضائل می درخشد. درخشان ترین ستاره ی در میان بانوان بیت امام هفتم، فاطمه، فرزند پاکیزه ی موسی بن جعفر(ع) است، بانویی که سال هاست تشنگان معرفت از حریمش زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه وارش و درک لحظه های آسمانی شدنش درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره ی زمین منتشر می کنند.

  پست هایی با مطالب مرتبط:  http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx

۲۰/ ۱۹/ ۱۸ / ۱۷/ ۱۶/ ۱۴/۱۵۱۳/  ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post:  1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7 

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.  

پوشش
پوشش برتر
پوشش در اسلام
چادر پوشش ماندگار
الگوهای حجاب و پوشش
داستان هایی از حجاب و پوشش
 

به جان پاک تو ای دختر امام، سلام
به هر زمان و مکان و به هر مقام، سلام

تویی که شاه خراسن بود برادر تو
بر آن مقام رفیع و بر این مقام، سلام

به هر عدد که تکلم شود به لیل و نهار
هزار بار فزون تر ز هر کلام، سلام

صبح تا شب و از شام تا طلیعه ی صبح
بر آستانه ی قدست علی الدوام، سلام

در آسمان ولایت، مه تمامی تو
ز پای تا به سرت ای مه تمام! سلام

به پیشگاه تو ای خواهر شه کونین
ز فرد فرد خلیق، به صبح و شام سلام

 http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx 

میلاد حضرت فاطمه معصومه(س)، در روز اول ذیقعده سال 173 هجری در شهر مدینه مبارک باد

شهاب یراقچی

منابع:
حوزه نيوز
مجله كوثر ش 35
http://labbaik.ir

خیمه > آذر 1386 - شماره 37 - صفحه 38.

مطالبی در ارتباط با این موضوع:
http://feraghat90.blogfa.com/post-355.aspx  آفتاب عصمت 1
http://feraghat90.blogfa.com/post-356.aspx  آفتاب عصمت 2
http://feraghat90.blogfa.com/post-357.aspx  پگاه پاکی 1
http://feraghat90.blogfa.com/post-358.aspx  پگاه پاکی 2
http://feraghat90.blogfa.com/post-359.aspx  پگاه پاکی 3

  پست هایی با مطالب مرتبط:  http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx

۲۰/ ۱۹/ ۱۸ / ۱۷/ ۱۶/ ۱۴/۱۵۱۳/  ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post:  1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7 

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.  

 http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx 

پست هایی مرتبط با موضوع: عفاف
 
 

۳۰ ۳۱   ۲۸ ۲۹  ۲۷ ۲۶ ۲۵ ۲۴ ۲۳ ۲۱ ۲۲ ۲۰ ۱۹ ۱۸ ۱۷ ۱۶ ۱۴ ۱۵ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ 8  6 7 1 2 3 4 5           

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است         



:: بازدید از این مطلب : 576
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

نيازهاي آخرتي انسان

                 

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    
 

نيازهاي آخرتي انسان
انسان در دنيا نيازهايي دارد كه با ابزارهاي خاص خود آن را به دست مي آورد. وقتي انسان گرسنه است، نياز به غذا دارد و هنگام تشنگي آب مي خواهد. در برابر سرما و تاريكي دنبال آتش و نور مي رود و براي تحقق امنيت و آسايش و در مقابل توفان و هجوم درندگان، خانه مي سازد.

دنيا، دارالاسباب
اصولا براي هر چيزي سبب مشخصي است كه با آن سبب مي توان به هدف رسيد. از اين رو دنيا را دارالاسباب ناميده اند؛ چرا كه براي رسيدن به هر چيزي مي بايست سبب مخصوص آن را جست وجو كرد و از آن بهره برد. حضرت ذوالقرنين براي رسيدن به اهداف خويش اسباب مختلفي را بكار برد كه در سوره كهف به آن اشاره شده است. حضرت موسي(ع) نيز براي رسيدن به حكمت و علم لدني رشدي به سراغ معدن آن رفت و مامور شد تا از طريق آموزش نزد حضرت خضر(ع) از علم لدني استفاده كند و در كلاس درس آن حضرت شركت نمايد و تفاوت علم حصولي و حضوري را دريابد و بفهمد كه ميان علم الدراسه تا علم الوراثه چه اندازه راه هاي دشوار سير و سلوك معنوي و اطاعت و تعبد محض وجود دارد كه از بسياري برنمي آيد؛ چرا كه ما عادت كرده ايم كه همواره حتي در امور تعبدي چرا بپرسيم و از حكمت و علت آن جويا شويم كه البته كار خوبي است ولي راه و رسم مردان شهود و طاعت محض نيست. از اين رو علم شهودي و حق اليقين را در عبوديت محض دانسته اند كه در آن از حكمت و علت نمي پرسند بلكه بندگي مي كنند. (1) به هر حال، دنيا دارالاسباب است و خداوند فرمان مي دهد كه براي هر كاري سببي را بجوييد كه ريسمان اتصال است.(2) در يك حديث قدسي رسول اكرم(ص) به نقل از خداوند متعال فرمود: براي هر ترسي لااله الا الله؛ براي هر غم و اندوهي ماشاءالله؛ براي هر نعمتي الحمدلله؛ براي هر آسايشي الشكر لله؛ براي هر چيز شگفت آوري سبحان الله؛ براي هر گناهي، استغفرالله؛ براي هر مصيبتي انالله و انااليه راجعون؛ براي هر تنگي و دشواري حسبي الله؛ براي هر قضا و قدري توكلت علي الله؛ براي هر دشمني اعتصمت بالله؛ و براي هر طاعت و گناهي لاحول و لاقوه الابالله العلي العظيم را آماده كرده ام (4) اين ها اسباب رهايي ما از مشكلات روزهاي سخت است كه حتي مخلصان نيز از آن خشيت دارند و به خداي سبحان پناه مي برند و آن را دشوار و سخت مي شمارند و گردنه اي بسيار هولناك و هلاكت بار مي شمارند. (4) قبر، دروازه ورود به دنياي ديگر است. دنياي قبر مي تواند روشن و تاريك باشد. اين بستگي به ابزارهايي است كه ما براي دنياي ديگر فراهم آورده ايم. اگر همه چيز مهيا باشد، آغاز روشنايي ابدي و خوشبختي و عيش ماست وگرنه آغاز بدبختي و شقاوت ابدي ما خواهد بود. بايد با هوشياري در راهي گام نهيم كه توشه و ابزارها و اسباب آن منازل را فراهم كرده باشيم و بي گدار به آب نزنيم. پيامبر(ص) فرمود: القبر ينادي في كل يوم بخمس كلمات، انا بيت الوحده فاحملوا الي انيساً و أنا بيت الظلمه فاحملوا الي سراجاً انا بيت التراب فاحملوا الي فراشاً، انا بيت الفقر فاحملوا الي كنزاً، و انا بيت الحيات فاحملوا الي ترياقاً، و اما الانيس فتلاوه القرآن، اما السراج فصلوه الليل و اما الفراش، فعمل الصالح و اما الكنز فلا اله الا الله و اما الترياق فالصدقه؛ قبر در هر روز پنج كلمه را فرياد مي زند:

1-من خانه تنهايي شما هستم با خود مونس به سوي من بياوريد؛
2-من خانه تاريكي شما هستم با خود چراغ  به سوي من بياوريد؛
3-من خانه خاكي شما هستم با خود  فرش  به سوي من بياوريد؛
4-من خانه ناداری شما هستم با خود  گنج    به سوي من بياوريد؛
5-من خانه گزیدن شما هستم با خود پادزهر  به سوي من بياوريد.

امّا مونس قبر، تلاوت قرآن، چراغ آن، نماز شب و فرش آن، عمل صالح و گنج آن لااله الا الله و پادزهر آن صدقه است. (5)

جليل بهشتي

پانوشت:
1.  حجر، آيه 99.
2.  انعام، آيه 35.
3.  بحارالانوار، جلد 87، باب، 47، صفحه 6، حديث 8.
4.  سوره دهر.
5.  سفينه البحار، ج 2، ص 397؛ مجموعه ورام، ابي الحسين ورام، ص 200 و نيز الدعوات، قطب الدين الراوندي ص 258.

             

 



:: بازدید از این مطلب : 582
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

IMAM SADEGH

IMAM SADEGH

شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد

۲۶ ۲۵ ۲۴ ۲۳ ۲۱ ۲۲ ۲۰ ۱۹ ۱۸ ۱۷ ۱۶ ۱۴ ۱۵ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ 8 post: 1 2 3 4 5 6 7        

نشانه هاي ايمان كامل از منظر امام صادق(ع)
ايمان همانند هر امر باطني و قلبي داراي مراتبي است. در آيات قرآني و روايات از مراتب و درجات ايمان سخن به ميان آمده و براي هر مرتبه اي، مقامات و آثاري بيان شده است. امام صادق(ع) نيز در رواياتي چند به مراتب كمالي ايمان توجه داده است. در اين مطلب با مراجعه به احاديث كمال ايمان از نظر حضرت امام صادق(ع) بيان می شود.
 
مراتب كمالي ايمان
ايمان همانند تقوا و ديگر امور داراي مراتب و درجاتي است. قرآن پايين ترين درجه ايمان و باور را اسلام قولي و زباني دانسته است كه با شهادتين آغاز مي شود. پس از آن است كه در يك فرآيندي از جمله با فتنه ها و آزمون ها و ابتلائات، مراتب و درجات برتر پديدار مي شود. (حجرات، آيه 14)البته هر مرتبه اي براي خود داراي آثاري است. مثلا اسلام زباني كه حتي بر زبان منافقان جاري مي شود، در حالي كه قلب ايشان هيچ گونه پذيرشي نسبت به آن ندارد و حتي در جهت خلاف آن يعني به سوي كفر گرايش دارد، عامل حرمت جان و مال و عرض شخص مي شود و كسي نمي تواند شخصي را متهم كرده و براي تصاحب جان و مال و عرض او، عدم اسلام را به او نسبت دهد و با آنكه در زبان، اسلام را بيان مي كند، او را متهم به عدم ايمان در اين سطح كرده و بخواهد مالش را بگيرد. (نساء، آيه 94)از اسلام تا مرتبه كمالي بسي راه طولاني است كه با آزمون ها و فتنه ها به دست مي آيد. از اين رو گفته اند هر كه مقرب تر است جام بلا بيشترش مي دهند. كسب مراتب عالي تر ايمان كه همراه با خلوص بيشتر است با رهايي از همه چيز و پيوستن به خداوند امكان پذير است. براي رسيدن به اين مرتبه گاه مي بايست از هر آنچه عزيز و گرامي مي داريد و حتي از جان عزيزترش مي دانيد چون فرزند بگذريد؛ چنانكه حضرت ابراهيم(ع) در آزموني سخت از سوي خداوند انجام داد و سربلند از آزمون بيرون آمد. (صافات، آيات 102 تا 105) رسيدن آن حضرت(ع) به مقام اولوا العزم در ميان رسولان و دست يابي به مقام بلند امامت پس از ابتلائات و آزمون هاي بسيار سخت بوده است. (بقره، آيه 124)خداوند در آيه 2 سوره عنكبوت به توده هاي مردم هشدار مي دهد كه هر ادعائي مستلزم اموري است. اگر كسي مدعي اسلام است بايد شرايط اسلام را بپذيرد و بدان عمل كند و كسي كه مدعي ايمان است گمان نبرد كه ادعايش بدون هيچ اما و اگري پذيرفته مي شود؛ بلكه بايد در آزمون هاي سخت و بسيار، سربلند بيرون آيد تا سيه رو شود هر كه در او غش باشد. نكته اي كه بايد توجه داشت اينكه كمال نيز داراي سطوح و درجات و مراتبي است. به اين معنا كه هر كسي كه به كمال ايمان رسيد، گمان نبرد كه به تماميت آن دست يافته است؛ بلكه از كمال تا تمام، ره بسيار است. از اين رو پيامبران با رسيدن به مقام انسان كامل و بهره مندي از مقام نبوت، تا تماميت در كمال در انسان، راه بسيار در پيش داشتند. بر همين اساس آزمون هاي سختي را مي بايست تحمل مي كردند كه برخي در اين امتحانات شكست خوردند و نتوانستندبه تماميت كمالي انسانيت و ربوبيت برسند و مقام خلافت مطلق الهي را به دست آورند. از جمله حضرت آدم(ع) كه در آزموني شكست خورد و به درخت ممنوع نزديك شد و از ميوه آن خورد و خداوند او را به فقدان عزم سرزنش كرده و فرمود: لم نجد له عزما؛ در آدم عزمي را نيافتيم. به اين معنا كه اراده قوي نداشت تا در برابر وسوسه ها، مقاومت و صبر كند و موفقيت در آزمون را براي خود به ثبت برساند.(طه، آيه 115)پيامبران ديگري نيز اينگونه در آزمون هايي شكست خوردند از جمله حضرت يونس(ع) كه اگر رحمت الهي نبود مي بايست تا قيامت در درون نهنگ زنداني مي ماند. (سوره صافات، آيات 143 و 144؛ بحارالانوار، ج11، ص 82؛ تفسير نورالثقلين، ج3، ص 449؛ سوره قلم، آيات 45 تا 48)خداوند با آنكه همه پيامبران را انسان كامل مي داند ولي در همان كمال، ايشان را تمام نمي داند. از اين رو سخن از فضيلت و برتري برخي بر برخي ديگر در كمالات به ميان مي آورد. (بقره، آيه 253 و آيات ديگر)بنابراين، مراتب كماليت هر كمالي بس بسيار است. در روايات هنگامي كه از عوامل كمال بخش ايمان سخن به ميان مي آيد، امور بسياري بيان مي شود. گاه عواملي به عنوان اسباب كمال مطرح مي شود و گاه ديگر اسباب ديگر. اين بدان معناست كه هر يك از اين اسباب در بخشي از مراتب و درجات كمالي نقش دارد و اگر همه آنها در شخص، فراهم شود او به تماميت در كمال ايمان دست خواهد يافت. بر اين اساس نمي بايست گمان برد كه تناقضي در روايات است؛ چرا كه گاه براي تبيين اسباب و عوامل كمال ايمان اموري مطرح شده و گاه ديگر عوامل ديگري بيان شده است. اين تفاوت ها در حقيقت بيانگر مراتبي است كه كمال ايمان داراست. پس با هر يك از اين اسباب و عوامل، مرتبه اي از مراتب كمالي ايمان كسب مي شود كه با اسباب و عوامل ديگر دست نيافتني است. هنگامي كه همه اين اسباب و عوامل فراهم آمد و شخصي همه آنها را در خود تحقق بخشيد، آنگاه است كه تماميت مرتبه كمالي ايمان را كسب كرده و در اوج و چكاد ايمان قرار گرفته است.

مكارم اخلاقي، عوامل اصلي كسب مراتب كمالي ايمان
با نگاهي به آموزه هاي وحياني اسلام از آيات و روايات، مي توان اين معنا را به دست آورد كه كسب مراتب كمالي ايمان در گرو كسب مكارم اخلاقي است. به اين معنا كه انسان در ميان رفتارهاي خوب اخلاقي آن رفتاري كه برتر و نيكوتر از همه است را برگزيند و به تعبير قرآن احسن و نيكوتر را انتخاب كرده و متصف و متخلق به آن شود. (اعراف، آيه 145؛ زمر، آيه 18)پيامبر گرامي(ص) نيز مي فرمايد كه من براي اتمام مكارم اخلاقي برانگيخته شده ام. به اين معنا كه بزرگواري هاي اخلاقي در اوج تماميت آن را براي اهل اسلام آورده تا بدان عمل كنند و در اوج قرار گيرند. پس ميان خوب و خوب تر و خوب ترين، آن چيزي كه ترين هاست آن را بيان كرده و خواهان اتصاف به اين خصلت هاي برترين و بهترين است. پس خوب ترين، نيكوترين، زيباترين و پسنديده ترين چيزها را براي مسلمان مي خواهد كه برتر از آن چيزي نيست.از سويي انسان مسلمان در تحليل آموزه هاي قرآني، انساني اخلاقي است. به اين معنا كه همه آموزه هاي قرآني بر آن است كه تا انساني اخلاقي را در اوج تماميت آن بسازد و تحويل جامعه بدهد. اينگونه است كه انسان در مقام مظهريت خداوندگاري و متاله شدن، شايسته آن است تا د ر جايگاه خلافت الهي به ربوبيت و پروردگاري جهانيان بنشيند. پس هدف همه آموزه هاي قرآني از معارف و احكام براي ساخت انسان اخلاقي در تماميت آن است؛ چرا كه خداوند در اوج اخلاق است و همه فضايل اخلاقي را بي هيچ كم و كاستي د راوج نهايي و تماميت آن داراست و از بشر خواسته است تا خدايي شده و آن صفات و فضايل را در خود تجلي بخشد.

سه گانه اخلاقي در كسب كمال ايمان
چنانكه گفته شد اسباب و عوامل بسياري را مي توان در آيات و روايات به دست آورد كه بيانگر كسب مراتبي از مراتب و درجات كمالي ايمان است. همه اين روايات كه در چارچوب اصول اخلاقي سامان يافته است، به انسان مي آموزد كه چگونه مي تواند با تخلق به صفات اخلاقي، خود را به مراتب كمالي برساند و يا از مرتبه اي به مرتبه اي بالاتر صعود كند و تقرب خويش به خدا را با فضايل اخلاقي و تخلق به صفات نيك و خوب و زيبا افزايش دهد و به او نزديك تر و نزديك تر شود.امام صادق براي كسب مرتبه اي از مراتب كمالي ايمان، سه گانه هائي را فرموده است كه بر محور اخلاق برتر است. ايشان مي فرمايد: سه چيز است كه در هر كه باشد ايمانش كامل است: 1- كسي كه چون خشمگين شود اين امر او را از حق خارج نسازد 2- و چون از چيزي خوشنود گردد اين شادي او را به گناه نكشاند 3- و كسي كه چون به قدرت رسيد گذشت و بخشش نمايد. (تحف العقول، ص339)

1- فرو خوردن خشم:
خشم يكي از صفات هيجاني انساني است. انسان ها هرگاه با امري ناپسند و زشت و برخلاف خواسته هاي خود مواجه شوند كه موافق طبع و طبيعت ايشان نباشد، غيظ مي كنند و خشم مي گيرند. اين خشم و غيظ مي تواند بر خاسته از انگيزه هاي الهي باشد، ولي چون با عقل مديريت نشده است و تحت تأثير هيجانات نفساني است مي تواند تأثيرات بدي بجا گذارد. از مهمترين تأثيرات بد آن مي توان به خروج از دايره اعتدال و عدالت اشاره كرد و يا به خروج از دايره اخلاص در عمل توجه داد. كسي كه خشم مي گيرد تحت تأثير هيجانات نفساني قرار مي گيرد و عمل مي نمايد. در اين حالت چون عقل ديگر حاكم و مسلط بر نفس نيست، رفتارهاي شخص بيرون از دايره عدالت و اعتدال خواهد بود. از اين رو افراد خشمگين هرگز در مسير درست و عادلانه رفتار و عمل نمي كنند و به سرعت از جاده حق و عدالت بيرون مي روند. در اين جاست كه مديريت خشم توسط عقل مهم و اساسي است. در داستان معروفي كه درباره جنگ اميرمؤمنان علي(ع) با عمروبن عبدود آمده، آن حضرت پس از آن كه عمرو در جنگ شكسته خورده و حضرت(ع) بر سينه او نشسته بود، بر روي حضرت(ع) آب دهان مي اندازد. آن حضرت(ع) از روي سينه اش برمي خيزد تا خشم خويش را به سبب عمل زشت عمرو فرو خورد و سپس تنها براي رضايت خداوند جان دشمن خدا را بگيرد تا هيچ گونه غير و هواهاي نفساني در عمل عبادي جهاد و دشمن كشي در دل راه نيافته باشد. در روايت بالا امام صادق(ع) به اين مسئله توجه مي دهد كه خشم گرفتن امري طبيعي است و انسان به سبب دارا بودن نفس نمي تواند از خشم كه جزو طبيعت انساني است خالي باشد، ولي مديريت خشم و مهار آن به وسيله عقل، اصل اساسي است كه وظيفه هر مؤمني است؛ چرا كه انسان مؤمن اهل عقل و فردي خردمند و خردورز است و براساس آيات و روايات اصولاً سرمايه انساني دين داري و اخلاق، ريشه در عقل دارد و يكي از نشانه هاي خردورزي انسان، ايمان و اخلاق و حياورزي اوست. (اصول كافي، كتاب عقل و جهل) پس ميان ايمان و عقل ارتباط تنگاتنگي است و بود يكي به معناي بود ديگري و فقدان يكي به معناي فقدان ديگري است؛ چرا كه ايمان و عقل لازم و ملزوم يكديگرند. براين اساس، انسان مؤمن به سبب خردورزي، به سرعت مهار نفس خويش را به دست مي گيرد و خشم خود را كنترل مي كند تا خشم طبيعي، او را از جاده حق و عدالت بيرون نبرد. از اين رو خداوند از صفات اهل ايمان و احسان را كظم غيظ يعني فروخوردن خشم دانسته است. (آل عمران، آيه134)

2- شادي به دور از گناه:
يكي ديگر از هيجانات نفساني شادي است. انسان ها با ديدن اموري كه موافق طبع و طبيعت ايشان است، خشنود شده و اگر اين موافقت طبع قوي تر باشد بروز و ظهور خشنودي به شكل هيجاني شديد و شادي و فرح است. در حقيقت ريشه شادي در انسان را مي بايست در خشنودي و رضايت نفس او جست و جو كرد؛ چرا كه عامل سازگار با طبع و طبيعت او تحقق يافته است. انسان ها گاه دچار شگفتي مي شوند؛ زيرا با عواملي مواجه مي شوند كه ايشان را بسيار خوشايند است. در اين حالت خوشحالي و شادي آنان به شكل فرح و طرب بروز مي كند و افزون بر جوانح و قلب و درون، جوارح و اعضاي ايشان را به واكنش شديد وادار مي سازد. كلمات شادي بخش از دهان خارج مي شود و افزون بر بشاش شدن چهره، دست و پا و بدن آنها نيز متأثر از سرور دروني شديد به حركت درمي آيد. در اينجاست كه عقل مي بايست وارد شده و مديريت نفس هيجان زده را به عهده گيرد. هيجانات خشم و شادي، امري طبيعي براي نفس تحت تأثير عوامل و اسباب بيروني است. اما انسان مؤمن كه انساني عاقل است هر دو دسته از هيجانات را مديريت و مهار مي كند و اجازه نمي دهد كه اين هيجانات، او را از دايره عقلانيت و عدالت و اعتدال بيرون برده و به سوي باطل كشاند. خداوند در آياتي چند، برخي از انسان ها را كه تحت تأثير هيجانات نفساني عمل و رفتار مي كنند سرزنش مي كند. پس همان گونه كه رفتارهاي متأثر از خشم مديريت نشده از سوي عقل، ناپسند و زشت دانسته شده است؛ رفتارهاي متأثر از شادي مديريت نشده نيز ناپسند و زشت دانسته مي شود و خداوند به صراحت اعلام مي دارد كه رفتارهاي فرحناك را دوست نمي دارد؛ چرا كه ريشه در خروجي از عقلانيت دارد. (قصص، آيه67)پس، از نشانه هاي خردورزي آن است كه عقل مديريت نفس را در هيجاناتي چون خشم و شادي به دست گيرد و اجازه ندهد كه هيجانات نفساني انسان را به رفتارهاي زشت و ناپسند بكشاند و از جاده عدل و اعتدال و حق بيرون برد. كساني كه عقلشان حاكم بر نفس نيست، از ايمان كاملي برخوردار نيستند و رفتارهاي ضدايماني و ضدعقلاني از آنان صادر مي شود. از اين رو حتي به گناه نيز مي افتند و در هنگام شادي به سبب عدم تسلط عقل بر نفس در شادي خويش مرتكب گناهاني مانند اسراف و اتراف مي شوند.

3- قدرت همراه با گذشت:
قوت و قدرت مي تواند ذاتي و يا اكتسابي باشد. برخي از انسان ها داراي قوت و قدرت بدني هستند؛ چنانكه خداوند درباره حضرت طالوت مي فرمايد كه او داراي بدني قوي و قدرتمند بود (بقره، آيه274) همين خصوصيت را خداوند به حضرت موسي(ع) نسبت مي دهد و از زبان دختر شعيب(ع) بيان مي كند كه ايشان مردي قوي و امين بودند. (قصص، آيه26) داشتن قوت بدني از امور غير ارادي است هرچند كه مي توان با شيوه هائي آن را پرورش داد ولي هركسي نمي تواند با پرورش و ورزش، قوت بدني را به دست آورد. اما قدرت اكتسابي به اين است كه انسان از طريق نفوذ مادي و يا معنوي و كسب اعتبار در جامعه از امتيازاتي بهره گردد. قدرتي كه از اين طرق به دست مي آيد، در برخي از موارد همراه با نوعي ولايت بر ديگران است. مثلا پدر بر فرزند ولايت دارد و همين ولايت براي او قدرتي را به همراه مي آورد. همچنين براساس آموزه هاي اسلامي، شوهر بر زن ولايت دارد. (نساء، آيه 34) در نظام اسلامي ولي فقيه به تبعيت از اولوالامر داراي ولايت است (نساء، آيه 59) كه براي آنان قدرتي را اثبات مي كند كه گاه ايشان را اولي از خود مردم بر جان و مال و عرضشان قرار مي دهد. (احزاب، آيه 6)قدرت از آن جايي كه تسلط بي چون و چرايي را موجب مي شود، نيازمند تسلط عقل بر شخص است؛ چرا كه اگر عقل ايماني بر چنين شخصي مسلط نباشد مي تواند از قدرت در جهت مفسده و ضرر بهره برد. از اين رو كمال ايمان را امام صادق(ع) در مديريت عقل بر نفس در هنگام قدرت و اجراي آن دانسته است تا اجازه ندهد كه نفس بر خلاف عقل و موازين آن از جاده حق و عدالت بيرون رود. در هنگام قدرت اگر انسان بتواند حتي يك گام برتر از عقل از دريچه قلب به مسايل بنگرد بسيار كاري بجا و خوب انجام داده است؛ چرا كه عقل، حكم به مجازات گناهكار و خطاكار مي كند و مجازات متناسب با جرم، امري است كه عقل بدان حكم مي كند. از آنجايي كه شخص در قدرت است مي بايست يك گام برتر رود و از دريچه احسان و قلب به مسئله بنگرد و از خطا و اشتباه بلكه حتي برخي از گناهان، چشم پوشي كند تا خطاكار درس عبرت گيرد و در مسير درست گام بردارد. از اين رو گفته اند عفو و گذشت از بزرگان است و در آيات و روايات كساني كه در قدرت و اقتدار، عفو و گذشت مي كنند به عنوان اهل احسان ستوده شده اند. مثلا كسي كه مي تواند قصاص كند ولي از آن بگذرد مورد عنايت الهي است و خداوند از او راضي و خشنود است. در آيات قرآني از عفو، بسيار تجليل شده است. عفو، رفتاري احساني است كه به حكم قلب انجام مي گيرد نه عقل. به اين معنا كه قلب آدمي حكم مي كند كه گذشت نمايد. البته عقل مخالف رفتاري كه قلب توصيه مي كند نيست؛ چرا كه عقل اينگونه رفتار را پسنديده دانسته و موافق آن است. به سخن ديگر، كسي كه به حكم قلب عمل مي كند مخالف نفس عمل كرده است ولي هرگز مخالف عقل عمل نمي كند؛ چرا كه اينگونه رفتار مورد تأييد عقل است. پس مي توان گفت كه احسان و ايثار و عفو و گذشت، رفتاري موافق عقل و مخالف هواي نفساني است. خداوند در آياتي از انسان ها خواسته است كه ايمان خويش را با عفو و احسان و ايثار و گذشت كامل كنند و نشانه دهند كه تا چه اندازه در مسير كمالي گام برمي دارند و ايمان را دوست مي دارند و موافق عقل و قلب و ايمان عمل مي كنند. (بقره، آيات 178 و 273؛ تغابن، آيه 14 و آيات ديگر)به هر حال، از نظر امام صادق(ع) رفتارهاي عقلاني و موافق عقل كه در اصول اخلاقي مورد تأكيد است موجب مي شود تا انسان مراتبي از كمال ايمان را درك كند. پس بايد همواره بر اين امور توجه كامل داشته باشيم؛ چرا كه خداوند به حكم آيه2 سوره عنكبوت هيچ مدعي ايمان را بدون آزمون رها نمي كند و هر دم ممكن است كه به خشم و شادي يا قدرت آزموده شويم و اگر نتوانيم در عين قدرت گذشت و در اوج شادي پرهيز از گناه و در اوج خشم، كظم داشته باشيم، ممكن است از دايره عقل و ايماني كه مدعي آن هستيم دور افتيم و به ورطه كفر و نفاق سقوط كنيم. پس بايد همواره بر اصولي از اين دست توجه داشته و پايبند آن باشيم تا مراتب عقلاني و ايماني خويش را تقويت نماييم.


 
عليرضا شعاعي

  پست هایی مرتبط با موضوع: عفاف

۲۶ ۲۵ ۲۴ ۲۳ ۲۱ ۲۲ ۲۰ ۱۹ ۱۸ ۱۷ ۱۶ ۱۴ ۱۵ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ 8 post: 1 2 3 4 5 6 7        ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است. 

 

http://www.feraghat90.blogfa.com/post-1262.aspx


 



:: برچسب‌ها: محمّدرضا عابدی ,
:: بازدید از این مطلب : 561
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90
                         http://dl.lorddownload.com/images/labkhand.gif

طعم هدیه

    طعم هدیه طعم هدیه

                                                       ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.      

جوانی هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید، آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی‌اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد.

مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه‌اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر‌کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد.

مرد‌جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد، شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد‌مزه است. آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته‌ بود.

شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود، چطور وانمود کردید که گوارا است؟

استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم، این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی‌تواند گواراتر از این باشد.

http://dl.lorddownload.com/images/labkhand.gif

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.   

 ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.  

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.      

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    

ستفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.    

http://dl.lorddownload.com/images/labkhand.gif

                                                    http://www.labkhandezendegi.com     



:: برچسب‌ها: محمدرضا عابدی ,
:: بازدید از این مطلب : 845
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

 

    

 

 

از فاطمه ای که معصومه بود
تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه ی خورشید را فرامی گیرد. خنکای حضور دوباره ی فاطمه(س) در فضای مدینه جاری می شود و کوثر فاطمی، جوشیدن می گیرد. به کوچه باغ های حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملکوتی آن، نفسی تازه می کنم. کنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشک های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش می گیرم و از بین شبکه های آن، مزار مطهّر تو را تماشا می کنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو که زیارتت هم سان زیارت یاس گم شده ی مدینه است!

حضرت فاطمه معصومه(س)، روز اول ذیقعده سال 173 هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار از همان آغاز در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضائل اخلای آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی، پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته ی این خاندان پاک سیرت و نیکوسرشت بود. پدران این خاندان، برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکانداران کشتی انسانیت بودند.

سرچشمه ی دانش
حضرت معصومه(س) در خاندانی که سرچشمه ی علم و تقوا و فضائل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آن که پدر بزرگوارش شهید شد، فرزند آن امام، حضرت رضا(ع) عهده دار تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و تامین مخارج آنان را نیز به عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هریک از فرزندان امام کاظم(ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان شدند. ابن صباغ ملکی در این باره می گوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی، معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد.» بدون تردید در میان فرزندان امام کاظم(ع)، بعد از امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) از نظر علمی و اخلاقی والامقام ترین آنان است. از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار(ع) از ایشان گفته اند، این حقیقت آشکار و روشن می شود که ایشان نیز چون حضرت زینب(س) عالمه ی غیر معلمه بوده است.

مظهر فضائل
حضرت فاطمه معصومه(س) مظهر فضائل و مقامات است. روایات معصومان، فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق(ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا، حرمی است و آن مکه است و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است و برای امیر مؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم کوفه ی کوچک ماست. بدانید بهشت، هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

مقام علمی حضرت معصومه(س)
حضرت معصومه(س)، از جمله ی بانوان گران قدر و والامقام جهان تشیع است و مقام علمی بالایی دارد. نقل شده که روی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(ع) و پرسیدن پرسش هایی ازایشان در مدینه ی منوره مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی خردسال بود، دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار پرسش های خود را بازخواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند.، غافل از این که حضرت معصومه(س) جواب پرسش ها را نوشته بود. وقتی پاسخ ها را دیدند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک کردند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر(ع) مواجه شده ماجرای خویش را بازگفتند. وقتی امام، پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمودند: «پدرش به فدایش.»

فضیلت زیارت
دعا و زیارت پر و بال گشودن از گوشه ی تنهایی و تا اوج، با خدا بودن است. دعا و زیارت جامی است زلال از معنویت ناب در کام عطشناک زندگی و زیارت حرم حضرت معصومه(س) بارقه ی امیدی رد فضای غبارآلود زمان، فریاد روح مهجور در هنگامه ی غفلت و بی خبری و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغ های بهشت است. زیارت مرقد حضرت فاطمه معصومه(س) انسان را از غرق شدن در گرداب نومیدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار باصفای کریمه ی اهل بیت(س) سبب می شود که زائر حرم خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر که سرچشمه ی تمام بدبختی ها و سیه روزی هاست فرود اید و حضرت معصومه(س) را واسطه ی درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره امام جواد(ع) فرمود: «هرکس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.»

برگزیدن شهر قم
پس از آن که حضرت معصومه(س) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود. یکی از نویسندگان درباره ی این که چرا حضرت معصومه(س) شهر قم را برگزید، می نویسد: «بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ روحی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده ی قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین می دید، بدین دیار روی آورد.

زیارت حضرت معصومه(س) از منظر روایات
درباره ی فضیلت زیارت حضرت معصومه(س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم(ع) رسیده است. از جمله هنگامی که یکی از محدثان برجسته ی قم به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا(ع) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد! از ما در نزد شما قبری است.» سعد می گوید: «فدایت شوم! ایا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(س) را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هرکس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.» پیشوای جهان تشیع، امام جعفر صادق(ع) نیز در این باره می فرماید: «هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.» در حدیث دیگری آمده است: «زیارت او، هم سنگ بهشت است.»

زیارت ماثور درباره حضرت معصومه(س)
یکی از ویژگی های حضرت معصومه(س) زیارت نامه ای است که از معصومان(ع) به ما رسیده و پس از حضرت فاطمه زهرا(س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت ماثور دارد. بانوان برجسته ای مانند آمنه بن وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی درباره ی مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت ماثور از معصومان(ع) ندارند و این، نشان دهنده ی مقام والای این بانوی گران قدر است.

امام رضا(ع) و لقب معصومه
حضرت فاطمه معصومه(س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل انتخاب نام «معصومه» برای این بانو، آن باشد که عصمت مادرش، حضرت زهرا(س) در او تجلی یافت. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب را امام رضا(ع) برای این بانونی والامقام برگزیدند؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپیدسیرت شیعه، علامه مجلسی در این باره می گوید: «امام رضا(ع) در جایی فرمود، هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.»

کریمه ی اهل بیت
از حضرت معصومه(س) در میان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه با لقب کریمه ی اهل بیت یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص دارد. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گران قدر مرحوم ایت الله مرعشی نجفی این لقب از طرف امام صادق(ع) برای حضرت معصومه(س) انتخاب شده است. در این رویا امام صادق(ع) به ایت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز تلاش پیگیری برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا(س) آغاز کرده، خطاب فرمود: «بر تو باد به کریمه ی اهل بیت.»

القاب حضرت معصومه(س)
سه زیارت نامه برای حضرت معصومه(س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر، غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه(س) در دو زیارت نامه ی غیر مشهور ذکر شده، این هاست: طاهره(پاکیزه)، حمیده(ستوده)، برّه(نیکوکار)، رشیده(حد یافته)، تقیه( پرهیزگار)، رضیه(خشنود از خدا)، مرضیه(مورد رضایت خدا)، سیده ی صدیقه(بانوی بسیار راستگو)، سیده ی رضیه ی مرضیه(بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)، سیده نساء العالمین(سرور زنان عالم)، هم چنین محدثه و عابده از صفات و القاب حضرت معصومه(س) است.

شفاعت حضرت معصومه(س)
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلامی است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود یاد شده است. هم چنین دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند شامل همه ی اهالی محشر باشد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه ی اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفیعه ی روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) هستند. در مورد شفاعت گسترده ی حضرت زهرا(س) همین بس که شفاعت مهریه ی آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی، طاقه ی ابریشمی از سوی پروردگار آورد که بر ان جمله ی «خداوند مهریه ی فاطمه زهرا را شفاعت گنه کاران از امت محمد(ص) قرار داد» نوشته شده بود. این حدیث را اهل سنت نیز نقل کرده اند. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه ی محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

راز قداست قم
در احادیث زیادی به قداست قم اشاره شده است. امام صادق(ع) قم را حرم اهل بیت(ع) و خاک آن را پاک و پاکیزه دانستند. هم چنین ایشان در حدیث مشهوری درباره ی قداست قم به گروهی از اهالی ری فرمودند: «بانویی از فرزندان من، به نام فاطمه دختر موسی در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» این حدیث را امام صادق(ع) هنگامی فرمودند که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می شود که فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده از ریحانه ی پیامبر، کریمه ی اهل بیت(س)، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه(س) است که در این سرزمین دیده از جهان فروبست.

محبت و مباهات حضرت معصومه(س) به امام هشتم ع
مدت 25 سال حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان، از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود. حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی به هم داشتند. هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: «من معصومه خواهر امام رضا(ع) هستم.» این تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا(ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر ـ برادری سرچشمه می گیرد.

سرآمد بانوان
بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم(ع) دست کم 18 تن بوده اند و فاطمه، در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بود. حاج شیخ عباس قمی آن گاه که از دختران موسی بن جعفر(ع) سخن می گوید، درباره ی فاطمه معصومه(س) می نویسد: «بر حسب آن چه به ما رسیده، افضل آن ها سیده جلیله معظمه فاطمه بنت امام موسی(ع)، معروف به معصومه است.»

فضیلت بی نظیر
شیخ محمد تقی تستری در قاموس الرجال، حضرت معصومه(س) را بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر(ع)، بعد از امام رضا(ع) کسی که هم شأن حضرت معصومه(س) نیست.» بی گمان این اظهار نظرها و نگرش ها درباره ی شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن روایات وارده از ائمه اطهار(ع) به دست آمده است. این روایت ها مقام هایی را برای فاطمه معصومه(س) برشمرده اند که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی نیامده. نام فاطمه معصومه(س) در شمار زنان برتر جهان قرار دارد.

بوی وصال
بی شک اهل بیت پیامبر(ص)، چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند که نام شان، مانند ستارگان درخشان، در آسمان فضائل می درخشد. درخشان ترین ستاره ی در میان بانوان بیت امام هفتم، فاطمه، فرزند پاکیزه ی موسی بن جعفر(ع) است، بانویی که سال هاست تشنگان معرفت از حریمش زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه وارش و درک لحظه های آسمانی شدنش درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره ی زمین منتشر می کنند.

  پست هایی با مطالب مرتبط:  http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx

۲۰/۱۹/ ۱۸ / ۱۷/ ۱۶/ ۱۴/۱۵۱۳/  ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post:  1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7 

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.  

پوشش
پوشش برتر
پوشش در اسلام
چادر پوشش ماندگار
الگوهای حجاب و پوشش
داستان هایی از حجاب و پوشش
 

به جان پاک تو ای دختر امام، سلام
به هر زمان و مکان و به هر مقام، سلام

تویی که شاه خراسن بود برادر تو
بر آن مقام رفیع و بر این مقام، سلام

به هر عدد که تکلم شود به لیل و نهار
هزار بار فزون تر ز هر کلام، سلام

صبح تا شب و از شام تا طلیعه ی صبح
بر آستانه ی قدست علی الدوام، سلام

در آسمان ولایت، مه تمامی تو
ز پای تا به سرت ای مه تمام! سلام

به پیشگاه تو ای خواهر شه کونین
ز فرد فرد خلیق، به صبح و شام سلام

میلاد حضرت فاطمه معصومه(س)، در روز اول ذیقعده سال 173 هجری در شهر مدینه مبارک باد

شهاب یراقچی

منابع:
حوزه نيوز
مجله كوثر ش 35
http://labbaik.ir

خیمه > آذر 1386 - شماره 37 - صفحه 38.

مطالبی در ارتباط با این موضوع:
http://feraghat90.blogfa.com/post-355.aspx  آفتاب عصمت 1
http://feraghat90.blogfa.com/post-356.aspx  آفتاب عصمت 2
http://feraghat90.blogfa.com/post-357.aspx  پگاه پاکی 1
http://feraghat90.blogfa.com/post-358.aspx  پگاه پاکی 2
http://feraghat90.blogfa.com/post-359.aspx  پگاه پاکی 3

  پست هایی با مطالب مرتبط:  http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx

۲۰/۱۹/ ۱۸ / ۱۷/ ۱۶/ ۱۴/۱۵۱۳/  ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post:  1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7 

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.  

حجاب در قرآن, پوشش, الگوی حجاب وپوشش



:: بازدید از این مطلب : 964
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

خیلی از ما هستیم که طالع بینی ها و پیش بینی ها در مورد زندگی آدم ها را قبول نداریم. این که ماه یا سال تولد بتواند تاثیری کاملا تعیین کننده روی زندگی ما داشته باشد، قطعا درست به نظر نمی رسد، اما نمی شود هم منکر تاثیر ماه های ابتدای زندگی روی باقی زندگی شد. محققان زیادی از کشورهای مختلف در طول سال ها با بررسی ماه های تولد و معیارهای زندگی (از سلامت و بیماری ها بگیر تا موفقیت های تحصیلی و شغلی) توانسته اند نمودارهای جالبی از ارتباط فصل و ماه تولد با شخصیت افراد بدهند. این ارتباط بیشتر ناشی از گذران دوران بارداری مادر و ماه های اول تولد در فصلی خاص، یا ارتباط آن با قوانین موجود است. این دو صفحه به شما نشان می دهد که کودک تان ممکن است در آینده چه در پیش داشته باشد. یادتان باشد همه این موارد فقط بالا و پایین رفتن جزئی در احتمالات هستند و به این معنا نیستند که شما حتما با چنین چیزهایی مواجه خواهید شد!

بهاری باش!
متولدان بهار، از طرفی دوران بارداری سختی را پشت سر گذاشته اند. تابستان و تشدید ویار و تهوع، پاییز و آفتاب کم و بالاخره زمستان و محدودیت در تحرک، مانع دریافت بعضی از مواد لازم در جنین می شود. با وجود این بعد از تولد، این نوزادان بیشتر از دیگران می توانند از نور خورشید و گرمای هوا استفاده کنند. به جز این، متولدان بهار به خاطر قرار گرفتن در ابتدای سال، چند نکته مثبت و منفی قانونی و سنی هم دارند.بیشترین متولدان، مربوط به بهار هستند. احتمالا دلیل آن را باید در پاییز جست وجو کرد که بیشترین آمار شروع بارداری را دارد! متولدان بهار بزرگ ترین متولدان سال هستند. برخلاف نیمه دومی ها هر جا که قرار باشد سن شان را بگویند، لازم نیست توضیح بدهند که هنوز به آن سن نرسیده اند و کوچک تر از آنی هستند که به نظر می آید. به این ترتیب به راحتی می توانند سن شان را با عدد سال توضیح بدهند.پسران متولد بهار، فرصت بیشتری برای اعزام به سربازی دارند! فرصتی که متولدان اسفند بدجوری از آن محروم می مانند! متولدان بهار بیشتر خودکشی می کنند. محققان می گویند چون متولدان این فصل در ابتدای تولد بر اساس نور زیاد و هوای عالی سیستم روانی خود را وفق داده اند، در آینده احتمال بیشتری دارد که دچار افسردگی و در نتیجه خودکشی شوند.مادران نوزادان متولد بهار تا مدتی مشکلی برای پوشاندن لباس گرم به کودک ندارند. می توانید با خیال راحت لباس سبک تن نوزادتان کنید و از گرمای تابستان و بهار لذت ببرید. تا رسیدن پاییز و زمستان هم کودک تان آن قدر بزرگ شده که بشود برایش لباس گرم خرید.6 ماهگی تا یک سالگی کودکان متولد بهار، در پاییز و زمستان می گذرد، بنابراین آن ها تنوع غذایی کمتری را در ابتدای سن غذای تکمیلی نسبت به متولدان پاییز دارند. این موضوع می تواند ذائقه این کودکان را از ابتدا محدود کند و در آینده نیز بدغذاتر از بقیه باشند.

گرم مثل تابستان
تابستانی ها هم آمار بالایی در میان متولدان دارند. خوبی شان این است که مادر در اواخر بارداری از هوای خوب و نور کافی بهره می برد و پس از تولد هم نور زیادی را دریافت می کند. از طرفی تابستان فصل آلودگی های میکروبی و گوارشی است که خطر ابتلا به این بیماری ها را بدجوری زیاد می کند. تابستانی ها آخرین شانس برای نیمه اولی شدن هستند. متولدان تابستان بیشتر با احتمال افسردگی فصلی در پاییز و زمستان مواجهند. آن ها به خاطر قرار گرفتن در معرض نور و آفتاب زیاد در ابتدای تولد و تشکیل سیستم عصبی بر اساس آن به گرما عادت کرده اند و احتمالا در آینده مشکل بیشتری با فصل های سرد خواهند داشت.متولدان تابستان احتمال بیشتری دارد که به قد بلندتر و تن سالم تری برسند. دریافت نور و گرمای کافی در 3 ماهه اول تولد، موجب می شود استخوان بندی بهتری در این کودکان شکل بگیرد. ضمن این که مادرشان هم 3 ماه آخر بارداری را در بهار گذرانده و به نور و هوای خوب دسترسی داشته است.متولدان تابستان در معرض اختلالات گوارشی هستند. هم در 3 ماهه اول که گرما می تواند موجب آلودگی های گوارشی شود و هم در یک سالگی که کودک تازه به سن غذا خوردن رسیده، احتمال ابتلا به بیماری های شایع تابستان مثل اسهال خیلی زیاد است و ابتلا به این بیماری ها در کودکی می تواند سیستم گوارشی را ضعیف کند.متولدان تابستان از همه بیشتر عمر می کنند! یک تحقیق گسترده در آمریکا نشان می دهد متولدان تابستان به طور متوسط 160 روز بیشتر از متولدان زمستان عمر می کنند. تابستانی ها آخرین شانس نیمه اولی شدن هستند، بنابراین در مدرسه از همه کوچک تر هستند. به همین دلیل اغلب در سال های ابتدای دبستان دچار افت تحصیلی می شوند و توانایی کمتری در دوست یابی خواهند داشت. این مشکل در دوره راهنمایی و دبیرستان حل خواهد شد.برای متولدان تابستان باید لباس های نوزادی خنک بخرید، چون تا رسیدن به سرما هنوز وقت دارید. برای پاییزشان هم سرهمی های گرم (موهر یا حوله ای) راحت تر از ژاکت و لباس های جدا جدا هستند.

پاییز هزار رنگ
متولدان پاییز، دوران بارداری گرمی را پشت سر گذاشته اند که مادر در آن حداقل ویار (به دلیل سرمای زمستان) و حداکثر آفتاب و تحرک را می توانسته داشته باشد. از طرفی آن ها اولین نیمه دومی ها هستند و ماه های ابتدای تولدشان همراه با نور کم و تنوع غذایی کم مادر است. از نظر طول عمر، متولدان پاییز بعد از تابستانی ها بیشترین طول عمر را دارند. کودکانی که در پاییز به دنیا می آیند، در 4 ماه اول زندگی وزن گیری کمتری نسبت به متولدان فصل های دیگر دارند. احتمالا کم نوری و تنوع غذایی کم برای دوران شیردهی مادر، دلایل این موضوع هستند. پاییزی ها معمولا در بزرگسالی آدم های شادتری هستند و کمتر دچار افسردگی می شوند. احتمالا دلیل آن هماهنگ شدن نوزاد با شرایط سخت در 6 ماهه اول تولد است.متولدان پاییز اولین دوره نیمه دومی ها هستند و در نتیجه در دبستان از تمام هم کلاسی های شان بزرگ ترند. این موضوع از طرفی موجب تقویت اعتماد به نفس آن ها می شود، به طوری که در دبستان، معمولا سرگروه ها و بچه های سرآمد از نظر فعالیت های گروهی، متولدان پاییز هستند. از طرف دیگر ممکن است بزرگ تر بودن این بچه ها موجب افت درسی آن ها به دلیل بی انگیزگی ناشی از اختلاف سنی با دیگران شود.

بچه های سرمای زمستان
آخرین متولدان سال، کوچک ترین های شان هستند. وقتی حرف سن و سال باشد، تا آخر عمر مجبورند توضیح بدهند که با تحویل سال، آن ها یک سال بزرگ نمی شوند و باید تا آخر سال صبر کنند. همیشه کادوی تولد لباس زمستانی می گیرند و احتمالا حسابی گرمایی می شوند.کودکانی که در زمستان متولد شده اند، اواخر دوران بارداری مادر را در فصل های سرد سال تجربه کرده اند که در آن مادر از نور کافی خورشید محروم بوده است و به همین دلیل احتمال ابتلای آن ها به آسم، اوتیسم و حتی ام اس بیشتر از بقیه است.کودکان متولد زمستان در برابر اسکیزوفرنی و آلرژی حساسیت بیشتری دارند. یک تحقیق گسترده در آمریکا نشان می دهد متولدان زمستان، استعدادهای تحصیلی کمتری از خودشان نشان می دهند و در آینده درآمد کمتری هم خواهند داشت.مادران کم سن و سال بچه های شان را بیشتر در زمستان به دنیا می آورند، برعکس مادران مسن تر بچه های شان در تابستان به دنیا می آیند.برای نوزادان متولد زمستان لازم نیست کاپشن بگیرید. یک ساک حمل گرم یا کریر که روی آن پتو بیندازید، کافی است. به هر حال نوزاد در ماه های اول تولد خیلی هم بیرون برده نمی شود. به جایش می توانید برای ماه های بعدی لباس های عید خوبی بخرید.پسرتان اگر در زمستان به دنیا آمده باشد، کمترین مهلت را برای اعزام به سربازی دارد، چون باید با همه متولدان همان سال به سربازی برود.

            استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.       استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.             
 
 

      

منبع:
سيمرغ
 



:: بازدید از این مطلب : 2879
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

 

    پست هایی با مطالب مرتبط:    

http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx

۱۶/ ۱۴/۱۵۱۳/  ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post:  1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.   

 

آیت الله العظمی صافی (مدظله)

سؤال1. پوشاندن پا از مچ تا انگشتان در مقابل نامحرم برای زن واجب است یا نه؟

پاسخ:بلی زن در مقابل نامحرم باید روی پاها را هم بپوشاند.

سؤال2. سلام بر نامحرم چه حکمی دارد؟

پاسخ:در محیطهای جمعی سلام بر جمع مانعی ندارد؛ ولی بهتر است از سلامهای خصوصی که نوعاً زمینه ساز فتنه است، اجتناب شود. از امیرمؤمنان علیه‌السلام روایت شده است که فرمود: «من به زن جوان سلام نمیکنم؛ زیرا میترسم در قلبم چیزی خلجان کند که مطلوب پروردگار نیست.»

سؤال3. آیا صحبت با نامحرم در محیط خلوت و به مدت طولانی جایز است؟

پاسخ:اگر محیط خلوتی باشد که دیگری نتواند به آن وارد شود بودن دو نامحرم در آن مکان، حرام است، و در غیر آنجا هم، اگر صحبتهای شهوانی باشد، یا مفسده دیگری بر آن مترتب شود، جایز نیست.

سؤال4. آیا رعایت حجاب در مقابل پسر خاله و پسر عمو لازم است، اگر چه مسنتر از خودم و جای پدرم باشند؟

پاسخ:پسر عمه، پسر خاله، پسر دایی و پسر عمو همه نامحرم هستند و رعایت حجاب در برابر آنها واجب و ترک آن گناه است؛ و بالا بودن سن آنان موجب تغییر حکم نیست.

سؤال5. آیا میتوانیم با دختر نامحرمی، صیغه خواهر و برادری بخوانیم، و مثل خواهر و برادر با هم رفتار کنیم؟

پاسخ:خیر، صیغه خواهر و برادری با نامحرم مشروع نیست، آنچه موجب محرمیت میشود، انجام عقد ازدواج بصورت دائم یا موقت، با رعایت شرائط مربوطه است.

سؤال6. با توجّه به اینکه کلاسهای دانشجویان دختر و پسر با هم برگزار میشود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم میافتد، حکم آن چیست؟

پاسخ:نگاه غیر عمدی و بدون قصد لذت اشکال ندارد.

سؤال7. شنیدهام که میگویند گریم جزء آرایش حساب نمیشود، آیا این مطلب درست است، و گریم کردن جایز است؟

پاسخ:گریم ـ اگر همراه کار حرامی نباشد ـ اشکال ندارد. بنابراین، گریم مردان به وسیله مردان یا زنان به وسیله زنان اشکال ندارد.

امّا اگر گریم زن یا مرد به وسیله نامحرم صورت بگیرد، جایز نیست. نکته دیگر آن که هر جا «گریم» به عنوان آرایش یا آرایش و تغییر چهره برای خانمها باشد، باید از نامحرم پوشانده شود؛ امّا اگر صرفاً برای تغییر چهره باشد، احوط پوشاندن آن از نامحرم است.

سؤال8. در جلسات عقد و عروسی که داماد وارد میشود، تکلیف خانمهایی که با او نامحرم هستند چیست؟

پاسخ:در مقابل داماد و سایر نامحرمان باید رعایت حجاب کامل را بنمایند و فرقی بین مجلس عروسی و سایر موارد نیست.

سؤال9. عکسهایی که در کودکی (قبل از تکلیف) گرفتهایم و مسلماً بدون حجاب و... بوده، الان که بزرگ شدهایم، اگر نامحرم ببیند ـ

مثلاً پسر خاله یا شوهر عمه و... آیا اشکال شرعی دارد؟

پاسخ:اگر نامحرم بدون قصد لذت به عکسها نگاه کند مانعی ندارد و شما هم تکلیفی ندارید.

سؤال10. در عقدها و عروسیها که معمولاً خانمها با لباسهای ویژه آن مراسم شرکت دارند و در اکثر مواقع نیز لباسها، بدن نما است و فیلمبرداری صورت میگیرد تکلیف ما چیست؟

پاسخ:اگر میدانید یا احتمال میدهید که در آینده این فیلمها توسط افراد نامحرم مشاهده میگردد لازم است حجاب کامل خود را موقع فیلمبرداری مراعات کنید و اگر نمیتوانید، از واقع شدن در مقابل دوربین فیلمبرداری خودداری نمایید.

سؤال11. استفاده از کرمهای چرب کننده، مرطوب کننده، ضد آفتاب و... بر روی دست و صورت، اگر به منظور محافظت از پوست بکار برده شود ولو اینکه خوشبو باشد و یا باعث سفید و روشن شدن پوست شوند؛ چه حکمی دارد؟

پاسخ:اگر آرایش و زینت محسوب نشود، و بوی خوش آن موجب التذاذ و تحریک نامحرم نگردد اشکال ندارد.ولی در هر صورت بنابر احتیاط واجب، صورت را از نامحرم بپوشاند.

سؤال12. در خانواده ما رسم است که در میهمانیها همه بستگان با یکدیگر دست میدهند. دست‌دادن بدون‌قصد لذت چه صورت دارد؟

پاسخ:دست دادن با نامحرم، اگر چه از بستگان نزدیک مثل پسر دایی و پسر عمو باشند، حتی بدون قصد لذت هم جایز نیست. لازم است آنها را با احکام شرعی آشنا سازید.

سؤال13. آیا دایی یا عموی جوان میتواند دختر خواهر یا دختر برادر خود را که جوان است، ببوسد؟

پاسخ:اگر قصد لذت شهوانی و ریبه در کار نباشد، اشکال ندارد.

سؤال14. آیا چیدن و رنگ کردن ابرو جایز است؟

پاسخ:اصلاح و رنگ کردن ابرو برای خانمها اشکال ندارد؛ ولی باید از نامحرم پوشانده شود.

سؤال15. نگاه کردن به استاد مرد برای بهتر فهمیدن درس چگونه است؟

پاسخ:نگاه به صورت و گردن و دستهای مرد نامحرم که معمولا نمیپوشانند، بدون قصد لذت و ریبه اشکال ندارد.

سؤال16. پوشیدن جوراب نازک برای خانمها چه حکمی دارد؟

پاسخ:چون پوشاندن روی پا در مقابل نامحرم واجب است. بنابراین، استفاده از جوراب نازک که پوست پا از زیر آن پیدا باشد در مقابل نامحرم جایز نیست.

سؤال17. اگر انسان با دوست دختر خود به امامزاده برود و زیارت کند، آیا زیارتش همانند دوست معمولی صحیح است؟

پاسخ:رفتن به زیارت امامزادگان برای کسب ثواب است. اگر انسان در مسیر کسب ثواب، گناهی مرتکب گردد، واضح است که به پاداش مذکور نخواهد رسید و چه بسا موجب افزایش گناه نیز بشود.

سؤال18. آیا پوشیدن لباس تنگ و کوتاه برای خانمها جایز است؟

پاسخ:لباس خانمها در مقابل نامحرم، باید اولاً بدن را بپوشاند و ثانیاً بنحوی نباشد که موجب تحریک نامحرم گردد، و برجستگیهای بدن در آن ظاهر باشد.

سؤال19. لبخند زدن هنگام صحبت با نامحرم چه حکمی دارد؟

پاسخ:لبخند زدن و هر کاری که در معرض تهییج نامحرم است، جایز نیست، و در حدیث آمده که هزار سال حبس در آخرت مجازات یک کلمه شوخی با نامحرم است.

سؤال20. معاینات پزشکی که مستلزم لمس و نظر به نامحرم است چه صورت دارد؟

پاسخ:در صورت نبودن پزشک مماثل،به مقدار ضرورت اشکال ندارد.

سؤال21. دانشجوی پرستاری هستم. در موقع کار در بیمارستان گاهی دستم با دست همکاران نامحرم تماس پیدا میکند. با این که قصد و غرضی در کار نیست و کوشش خود را برای عدم تماس انجام میدهم، آیا مرتکب گناه میشوم؟

پاسخ:اگر در اثنای کار، دستتان به طور اتفاقی با همکارانتان تماس پیدا کند، اشکال ندارد؛ ولی چنانچه بدانید این عمل به طور مکرر ـ هر چند ناخودآگاه ـ انجام میگیرد، لازم است از دستکش و مانند آن استفاده کنید.

سؤال22. اگر کسی با نگاه کردن یا لمس دختران غیر بالغ لذت ببرد، چه صورت دارد؟

پاسخ:حرام است.

سؤال23. آیا لازم است حجاب را برای توریستها الزامی کنیم؟

پاسخ:افراد توریست، از جهت حکم فقهی حجاب، تابع دین خود هستند؛ لکن همان گونه که ملزم به رعایت دیگر قوانین کشور هستند نباید اجازه داده شود بر خلاف ارزشهای دینی و فرهنگی کشور اقدام کنند، و موجب اشاعه فساد و ابتذال اخلاقی شوند.

سؤال24. آیا پوشیدن لباس آستین کوتاه برای آقایان جایز است؟

پاسخ:چنانچه مرد بداند زنان با قصد لذت به دستانش نگاه میکنند، احتیاط واجب پوشاندن آن است.

سؤال25. آیا پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین علیه‌السلام کراهت دارد؟

پاسخ:پوشیدن لباس مشکی در سوگواری امام حسین علیه‌السلام از مصادیق تعظیم شعائر و دارای رجحان شرعی است و کراهت ندارد. بسیاری از فقهای بزرگوار و مراجع تقلید در روز عاشورا از قبای سیاه استفاده میکردند.

سؤال26. معیار لباس شهرت چیست؟

پاسخ:لباس شهرت، لباسی است که پوشیدن آن بخاطر رنگ، کیفیت دوخت، یا علل دیگر مناسب نیست، بطوری که اگر آن را در برابر مردم بپوشند، توجه آنان را به خود جلب میکند، و انگشت نما میشوند.

سؤال27. آیا لباس خانمها حتماً باید سیاه باشد؟

پاسخ:پوشیدن لباس سیاه واجب نیست بلکه ملاک آن است که لباس خانمها باید به رنگی نباشد که خلاف متعارف، و موجب جلب توجّه نامحرم گردد.

سؤال28. آیا پوشیدن جوراب برای خانمها لازم است؟

پاسخ:بلی، خانمها در برابر نامحرم باید روی پای خود را بپوشانند و در این جهت فرقی بین حال نماز و غیر نماز نیست.

سؤال29. ظاهر شدن خانمها با مانتوهای تنگ، در بیرون منزل چه حکمی دارد؟

رفت وآمد خانمها درمقابل نامحرم با لباسی‌که برجستگیهای بدن آنها را مشخص کند یا معرضیت برای فساد داشته باشد، جایز نیست.

سؤال30. آیا پزشک معالج به مریض مَحرم است؟

پاسخ:پزشک، به مریض محرم نیست، ولی در مواقعی که معالجه متوقف بر نگاه یا لمس مریض است، به مقدار ضرورت میتواند نگاه یا لمس کند و در صورتی که لمس با دستکش یا از روی حایل دیگری‌کافی باشد، لمس مستقیم جایز نیست.

سؤال31. آیا نگاه کردن نامحرم به روی پا تا مچ که در نماز، الزامی برای پوشاندن آن نیست، حرام است؟

پاسخ:بلی، نگاه مرد به روی پای نامحرم، حرام است و در حال نماز هم اگر خانمی بداند که در معرض دید نامحرم است، باید روی پا تا مچ را بپوشاند.

سؤال32. با توجّه به اینکه کلاسهای دانشجویان دختر و پسر با هم برگزار میشود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم میافتد، حکم آن چیست؟

پاسخ:نگاه غیر عمدی و بدون قصد لذت اشکال ندارد.

سؤال33. آیا نگاه کردن به عکسهای زنان و مردان غیر مسلمان که در کتابهای درسی به صورت نیمه عریان وجود دارد، جایز است؟

پاسخ:اگر با قصد لذت نباشد و مفسدهای هم به دنبال نداشته باشد، اشکال ندارد.

سؤال34. آیا نگاه کردن به دست و صورت و موهای زنان کفار جایز است؟

پاسخ:در صورتی که قصد لذت و خوف از وقوع در حرام نباشد، نگاه به دست و صورت و جاهایی از بدنشان که عادت در نپوشاندن آن دارند، اشکال ندارد.

سؤال35. نگاه به نامزدم که بعداً قصد ازدواج با او را دارم، چه صورت دارد؟

پاسخ:تا صیغه عقد دائم یا موقّت خوانده نشده، نامزد با نامحرمان دیگر تفاوتی ندارد، و نگاه به او با قصد لذت و شهوت، جایز نیست.

سؤالپوشاندن پا از مچ تا انگشتان در مقابل نامحرم برای زن واجب است یا نه؟

پاسخ:بلی زن در مقابل نامحرم باید روی پاها را هم بپوشاند.

    پست هایی با مطالب مرتبط:    

http://feraghat90.blogfa.com/post-1253.aspx

۱۷/ ۱۶/ ۱۴/۱۵۱۳/  ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post:  1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7 

استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.  

 منابع: 

پایگاه آیت الله العظمی صافی(مدّ ظلّه العالی)

http://portal.anhar.ir/node/2651



:: بازدید از این مطلب : 902
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

پوشش زنان در ایران باستان یک نظریه است که بر اساس آن، پوشش حجاب از ایران پیش از اسلام سرچشمه می‌گیرد. ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته‌است که می‌توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست. دایره‌المعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمده‌است: «تاریخ نشان می‏دهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته‌است» حجاب در جهان، به دوران پیش از تاریخ و عصر حجر باز می‌گردد. از دیدگاه باستان‌شناسی پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب باز می‌گردد، بنابراین مذهب را نمی‌توان عامل پیدایش حجاب دانست. [1] برپایهٔ متون تاریخی در بیش‌تر تمدن‌ها و ادیان جهان، در میان زنان حجاب معمول بوده‌است. هرچند فراز و نشیب زیادی داشته‌است و گاه به میل حاکمان وقت، بیش‌تر یا کم‌تر شده‌است ولی هرگز به طور کامل از میان نرفته‌است. بنا به شرایطی که ذکر شد همیشه سبک و اسلوب خاصی داشته است. بررسي‌ها نشان مي دهد كه پوشش تمام بدن در دوره هاي مختلف تاريخي چه نزد زنان و چه نزد مردان در ايران يك حقيقت بوده است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده اند. اما این را بایستی در نظر داشت که پوشش کامل و آراسته همراه با تزئینات زنان در ایران، با پوشش چادر اسلامی متفاوت بوده است. ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته‌است که می‌توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.[2] دایره‌المعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند.[3] در تفسیر اثنی عشری چنین آمده‌است: «تاریخ نشان می‏دهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته‌است.»[4]

مادها
برپایهٔ پذیرفته‌شده‌ترین نظریهٔ کنونی، آریاییانی که به فلات ایران آمدند، به سه دستهٔ اصلی تقسیم شدند: مادها، پارس‌ها و پارت‌ها. مادها نخستین دودمان ایرانی را در ایران تشکیل دادند. دولت ماد را مي توان پيشاهنگ دولت آريايي و دولت بزرگ هخامنشي دانست چه «هووخشتر» دولتهاي نيرومند آن زمان يعني آشور و بابل را ضعيف ساخت و بر ارمنستان و آسياي صغير تا رود هاليس دست يافت. عيلام ، پارس ، هيرکاني ، طبرستان و باکتري از دولت ماد اطاعت ميکردند. اين دولت اصول کشورداري قبايل متحد و فنون نوين جنگ را بوجود آورد. چنانکه کوروش بزرگ پس از فتح ماد همدان را که پايتخت دولت ماد بود، مرکز پادشاهي خود قرار داد و پارسيان از آداب و رسوم و حتي طرز پوشاک مادها بهره مند شدند.[5] کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» دربارهٔ پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجستهٔ برجا مانده می‌گوید که پوشاک زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است. در ادامه دربارهٔ آن نقوش چنین می‌نویسد:«مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‌شوند. به نظر می‌رسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده‌اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است.»[6]

هخامنشیان
به نظر می‌رسد که پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرده باشد. پیرامون پوشاک زنان در این دوره چنین نوشته شده‌اند: «از روی برخی نقوش مانده ازآن زمان، به زنان بومی بر می‌خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که ازپهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل برروی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.»[7] ویل دورانت دربارهٔ زنان در دوران هخامنشیان می‌گوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، حتی پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش‌هایی که درایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی‌رسد.»[8] همچنین توسط یک هیئت روس در دره پازیریک قطعه فرشی کشف شده است که مراسم مذهبی را ترسیم می کنند که توسط چهار زن جشن گرفته شده است. آنها ایرانی الاصل هستند و لباس هخامنشی به تن دارند. رنگ پوست شخصیت ها سفید، چشم هایشان قهوه ای و موهایشان آبی است. در این فرش شباهت لباس زنان با مردان بسیار قابل توجه است، فرضیه ای که توسط هرودوت پیش از این تایید شده است.[9]

اشکانیان
پس از و تاخت و تاز به ایران، هنگامی که وضعیت آشفته بود، اشکانیان ایرانی که از پارت‌ها بودند، به حکومت رسیدند. در این دوران که نفوذ ادیان بودایی و مسیحیت از شرق و غرب، آیین زرتشتی را کم‌رنگ نموده بود، زنان ایرانی همچون گذشته دارای حجاب پوشیده‌ای بوده‌اند. در این باره چنین می‌خوانیم: «لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین‌دار و یقه راست بوده‌است. پیراهن دیگری داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده‌است. روی این دو پیراهن چادری سرمی کردند.»[10] درجای دیگر آمده‌است: «چادر زنان اشکانی به رنگ‌های ارغوانی و یا سفید بوده‌است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر می‌افتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها می‌پوشانیده‌است.»[11] درکتاب «پارتیان» نیزآمده‌است: «زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو برتن می‌کردند، با شنلی که برافکنده می‌شد و نیز نقابی داشتند که معمولا به پس سر می‌آویختند. همچنین از آثار این دوره، روسری ابریشمین خوش رنگ و نگار و نفیس زنان سنگسری به جا مانده‌است که «ساخته مکنه» نام دارد و سده‌هاست که زنان سنگسری آن را می‌بافند و می‌آرایند. آنان این روسری را به ترتیب خاصی بر سر خود می‌بندند، که این خود نمونهٔ کامل پوشش سر زنان در زمان اشکانیان می‌باشد.[12] در دورهٔ اشکانیان پوشش زنان شامل پیراهن شلوار و در مراسم‌های رسمی و مذهبی همراه با شال بلندی بودهذاست که نمونه‌های آن در مجسمه‌های دورهٔ اشکانیان نمایان است. این مجسمه‌ها بانو اوبال و دخترش را با کلاهی بلند وجواهر نشان همراه با شال بلندی که در پشت آویزان است و گیسوان بافته و جمع سده و پیراهنی دراپه(چیندار به صورت افقی) وشلوار دراپه و جواهرات فراوان نشان می‌دهد که بسیار یادآور پوشش بانوان هندی است.

ساسانیان
در زمان ساسانیان همچون دوران پیش از آن، زنان از چادر[13] به عنوان پوشاک رو استفاده می‌کردند، و در زیر آن پیراهنی می‌پوشیده‌اند.[14] همچنین در این دوره پوشاندن صورت با نقاب نیز در میان زنان ایرانی وجود داشته‌است. در این باره ماجرایی در تاریخ نقل شده‌است که در اینجا آن را می‌آوریم: «هنگامی که اعراب، شاهزادگان ایرانی(دختران «کسری» از پادشاهان ساسانی) را به همراه اموال بسیار برای فروش (به عنوان برده/کنیز) به نزد عمر)لعنه الله علیه) برده بودند، عمر)لعنه الله علیه) فرمان می‌دهد تا نقاب از صورت برکشند تا خریداران با دیدن چهرهٔ آنان پول بیش‌تری بپردازند. در این هنگام شاهزادگان ایرانی که از دستور عمر)لعنه الله علیه)  اطاعت نکرده بودند مشتی بر سینهٔ نمایندهٔ عمر)لعنه الله علیه)  که قصد انجام این کار به زور داشت می‌زنند. عمر)لعنه الله علیه)  که خشمگین شده بود، قصد نمود تا با تازیانه بر آنان بزند، که در این گاه، شاهزادگان ایرانی می‌گریستند. علی ابن ابی طالب که نظاره‌گر ماجرا بودند، عمر را به آرام کردند و این حدیث را ازحضرت محمد( صلی الله علیه وآله) پیامبر اسلام نقل نمود: «بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و فقیر شده، گرامی بدارید.» پس از این که عمر(لعنه الله علیه) آرام شده‌بود، امیرالمومنین گفت: «با دختران شاهزاده، نباید معاملهٔ دختران بازاری (کنیزان) کرد». [15]

سیر پوشش زنان ایرانی
دوره هاي ايران باستان شامل دوره مادها-دوره پارسيان(هخامنشيان)-دوره پارت ها(اشكانيان)-دوره ساسانيان – و بعد از اسلام كه شامل دوره استيلاي مغول، دوره صفويه، دوره زنديه و افشار ،دوره قاجاريه و دوره پهلوي و جمهوری اسلامی است.

زنان ماد
در ميان تنوع وسيع اقوام ايراني دو قوم ماد و پارس نام و نشان پر رنگي دارند چون توانستند قدرت و پادشاهي خود را گسترش دهند. مادها و پارس ها چنان قرابت و نزديكي با هم داشتند كه گاه تمايز بين آنها مشكل مي گردد.همين موضوع بر تحقيقات پژوهشگران در تفكيك پوشاك آنها تاثير گذاشته است. آنچه مسلم است لباس مادها طرح و دوختي ساده داشته كه بعضي از پژوهشگران اين ظاهر ساده و كم چين و چروك را به علت استفتده از چرم براي لباس ميدانند و بعضي ديگر به دليل شرايط آب و هوايي سرد و كوهستاني مي دانند ولي تشابه لباس مردان و بانوان مادي بسيار زياد بوده است. در برخي حجاريها مي توان از پيراهن هاي بلند و آستين كوتاه نام برد كه دامن ريشه دار بوده. بعضي از نقش ديگر دو زن را پيراهن بلند تا پشت پا نشان مي دهد كه سر اندازي چادر مانندكه كوتاه بود به سر داشته و نمونه ديگري كه نشان مي دهد بانوان مادي جامه هاي بلند چين دار با آستين هاي گشاد مي پوشيده اند.

زنان در دوره تيموريان
از دوره تيموريان كم كم سبك مغولي كاسته شد و سبك هاي ايراني جاي آن را گرفت. تن پوش هاي تنگ و چسبان جاي رداهاي گشاد پيشين را گرفتند. قباي رويي اغلب سرار باز مي ماند و بلندي پيراهن زيرين نمايان بود.(كمر بند دوباره رواج يافت و عمامه جاي كلاه سلجوقي را گرفت ) پيراهن ها آستين بلند بود و تن پوش هاي رويي آستين كوتاه يا بي آستين بود. دستارهاي زنانه نيزدر اين دوره ساده بود و گاه از پشت سر آويزان مي شد. زنان در بيرون خانه چادر سفيد بر سر داشتند كه صورتشان را در پشت توري سياهي بافته شده از موي اسب (پيچه)مخفي بود.نوع ديگر روبنده نقابي كوچك و سفيد بود كه تنها دهان و چانه را مي پوشاند.

زنان در دوره اشكانيان
پس از دوران بسيار كوتاه سلوكي ها كه اندك تاثيري از فرهنگ يوناني در فرهنگ ايراني ديده مي شود دوران 470 ساله اشكاني فرا مي رسد كه به دليل دشمني ساسانيان قسمت اعظم مظاهر فرهنگ و تمدنشان از بين رفته. با توجه به مدارك كمي كه در دست است لباس زنان اشكاني عبارت بوده از پيراهن بلند و چين دار با آستين بلند و كمربندي كه بر روي لباس بسته مي شده (جنس لباس از پارچه هاي نقش دار و مزين به قلابدوزي بوده)و بر روي اين لباس پيراهن ديگري پوشيده مي شد كه بلندي كمتري داشته و يقه باز داشته است. استفاده از سر بند هاي گوناگون (شبيه عمامه) و كلاه هاي مخروطي بلند كه تور يا چادري از بالاي آن آويخته مي شد معمول بود.همچنين پارچه اي مانند شنل بر دوش خود مي آويختند.

زنان در دوره زنديه و افشار
از اواخر دوران صفويه نفوذ سبك پوشاك غربي بر پوشاك ايرانيان آغاز ميگردد كه علت آن ورود تجار و سياستمداران بيگانه بود كه با پوشاك خود در انظار عمومي و حتي دربار ميشدند. پيراهن زنانه زنديه كوتاه و بي يقه و با چاكي در جلوي سينه بود كه جواهري به آن مي آويختند , نيم تنه اي آستردار به نام ار خالق مي پوشيدند. شلوار آنها حجيم و پف دار بوده كه از نوعي دوخت به نام نقش دوزي استفاده مي كردند كه پارچه شلوار را حجيم نگه مي داشت. زنان در بيرون از خانه چادري سفيد با روبنده كه توسط قيطان بر سرو گردن نگاه داشته مي شد , به سر مي كردند.

زنان در دوره قاجار
لباس زنان ايراني تا پيش از مسافرت نا صر الدين شاه به فرنگ عبارت بود از : پيراهني كوتاه و ارخالقي از آن كوتاه تر كه براي پوشاندن بالاتنه بكار مي رفت و دامني كه تا پشت پا را مي پوشاند. سر پوش داخل منزل هم چارقدي بود كه سر و موهاي بافته شده آنان را مي پوشاند. براي بيرون از خانه چاغچوري كه زير جامع در آن بگنجد برپا و چادر سياهي بر سر و روبنده ي سفيد با قلابه جواهر كه از پشت سر آنها مي درخشيد به صورت مي زدند.

زنان در دوره ساسانيان
ساسانيان نيز مدت طولاني بر ايران حكومت كردند. لباي بانوان شامل پيراهن بلند و گشادي بوده با آستين هاي بلند يا كوتاه كه با بستن بندي زير سينه چين هاي فراواني پيدا مي كرد معمولا در انتهاي پيراهن پارچه ي پرچيني را مي افزودند و آن را از پيراهن هاي ساده و بلند پارتي مجزا مي ساخت. روي پيراهن پوششي استفاده مي شد كه از روي شانه چپ رد مي شد يا گره مي خرد در تصاوير ديگري اين پوشش از باسن به پايين آويزان است و لبه هايش دور بازوها پيچيده مي شده. گاه اين شال به عنوان سر پوش نيز استفاده مي شده است.

زنان در دوره پارسيان/زنان در دوره پهلوي
در سالهاي اوليه حكومت پهلوي پوشاك شبيه دوره قاجار بود پس از انقلاب مشروطه كه بسياري از مردان به خارج سفر كرده بودند تغييراتي در لباس مردان به سبك فرنگي به وجود آمد. بعضي از اعضا دربار كه در خارج تحصيل كرده بودند با منسوخ كردن كامل حجاب موافق بودند يكي از اين حاميان وزير قدرت مند دربار عبدالحسين تيمور تاش بود كه در جلسه كابينه در سال 1312 واردات كلاههاي زنانه از خارج از كشور را قانوني كرد سر انجام رضا شاه در مراسم فارغ التحصيلي مدرسه دولتي دانشسراي مقدماتي در 17 دي 1314 با همسر و دخترانش كه بدون حجاب بودند ظاهر شد و رسما دستور كشف حجاب را داد. 
 
"حجاب گوهر زن است"
این جمله ای است که برای امروز و دیروز نیست.از قرن ها پیش حتی قبل از اسلام، حجاب و عفاف در فرهنگ ایرانی حضور پررنگ داشته است و نجابت و پوشیدگی زنان ایرانی زبانزد همگان بوده است. بعد از ورود اسلام به ایران، این امر در ایران اسلامی تجلی بیشتری یافت و در لایه های زندگی مردم ردپای آن به وضوح بیشتر و بیشتر دیده شد. اما با پیشرفت فن آوری های ارتباطی، حجاب دستمایه خوبی برای جنگ فرهنگی غرب با ایران محسوب شد. غرب و صهیونیسم حجاب را که در فرهنگ اصیل ایرانی – اسلامی اهمیت ویژه دارد هدف آماج حملاتخود قرار دادند و با انواع و اقسام شیوه های ضد فرهنگی سعی در رواج بی حجابی بخصوص در نسل جوان کشور دارند. برای همین زنان جامعه اسلامی ایران امروز باید به گونه‌ای رفتار کنند که الگوی زنان سایر کشورهای جهان قرار گیرند و باید در راه انتقال مفهوم حجاب به دختران جوان نهایت تلاش خود را به کار بندند تا این ترفند غرب را نیز خنثی سازند و پشت سر بگذارند. اما هر سال تابستان و فصل گرما که می آید، حضور بدحجابان در جامعه بیشتر نمود پیدا می کند.انگار گرمای هوا بهانه ای می شد برای پوشش نامناسب برخی دختران و پسران جوان.پوششی که شایسته فرزندان ایران اسلامی نیست. در این میان اکثریت سیاسیون مقصر اصلی وضعیت فرهنگ حجاب در کشور را دولت نهم و دهم می دانند چرا که با تصویب شدن قانون حجاب و عفاف در سال 84 ، هنوز وضعیت آنطور که مورد انتظار بود بهبود نیافته است. این در حالی است که دولتی ها مدعی هستند، فرهنگ حجاب را به خوبی در جامعه گسترش داده اند و قانون حجاب و عفاف را نیز کامل اجرایی کرده اند.در هر حال مقصر هر کسی باشد ، تفاوتی نمی کند چرا که باید همه ارگان ها و نهاد ها در کشور دست به دست هم بدهند تا کشور، این معضل بزرگ فرهنگی و اجتماعی را پشت سر گذارد. در این میان نظر مراجع نیز بسیار جالب توجه است و می تواند راهگشای جوانان باشد. سوال از مراجع اما این بود:

1- آیا حجاب از ضروریات دین است؟
2- حکم کسانی که به آن بی‌اعتنایی می‌کنند، چیست؟

آیت الله خامنه‌ای: اصل حجاب، ضروری دین محسوب است و بی‌اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.
آیت الله صافی گلپایگانی: اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است ولی بی‌اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب آن، فسق است.
آیت الله تبریزی: اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بی‌اعتنایی نمایند حکم بی‌اعتنایی به سایر تکالیف دینی است.
آیت الله سیستانی: اصل حجاب از مسلّمات شریعت است و در قرآن آمده است ولی کسانی که توجه به وضوح آن ندارند، انکار آن‌ها مستلزم انکار نبوت نیست و بی‌اعتنایی، عملی گناه است.
آیت الله مکارم شیرازی: آری حجاب از ضروریات دین است ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند، موجب ارتداد نمی‌شود.
آیت الله بهجت (ره): بی‌اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.

3- امروز حرکت خزنده‌ای بر علیه چادر که یک حجاب ملی و سنتی است آغاز شده است، خواهشمندیم نظر مبارک را در این مورد مرقوم فرمایید.
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): سزاوار است خانم‌ها از چادر استفاده کنند چون چادر در کشور اسلامی ایران از مظاهر و شعائر اسلام می‌باشد و با حفظ این شعار سعی کنند بانوان محترم حرکت مورد سئوال را خنثی کنند.
آیت الله صافی گلپایگانی: چادر بهترین پوشش برای خانم‌ها است، چون تمامی مفاتن بدن را می‌پوشاند. خانمهای مسلمان باید آداب و سنن اسلامی را در لباس پوشیدن مراعات کنند و از تجدد گرایی مضر پرهیز کنند.
آیت الله بهجت (ره): چادر حجاب پسندیده است.
آیت الله سیستانی: چادر حجاب بهتر است و سزاوار نیست زنهای مؤمن بدون چادر خارج شوند.
آیت الله مکارم شیرازی: حجاب یکی از قوانین مسلّم اسلام است و اساس آن، پوشاندن بدن و مو‌ها غیر از صورت و دست‌ها تا مچ است ولی بی‌شک، چادر حجاب بر‌تر است.
آیت الله تبریزی: پوشیدن بدن بر زن واجب و بهترین نوع پوشش واجب،‌‌ همان چادر مشکی است که زنهای مؤمنه خود را با آن می‌پوشانند.

4- عده‌ای همراه با تبلیغات فرهنگی دشمن در روزنامه‌ها و سخنرانی‌هایشان می‌گویند چادر مشکی برای بانوان مکروه است و باید پوشش جدید مانند مانتو و کت و دامن با رنگ های متنوع جایگزین چادر مشکی شود؛ آیا چنین حرف و اقدامی صحیح است یا خیر؟
آیت الله خامنه‌ای: این صحبت صحیح نیست و بهترین حجاب پوشش چادر است و چادر سیاه هم بی‌اشکال است و کراهت ندارد.
آیت الله تبریزی: زن باید بدن خود را در غیر وجه و کفین، از نامحرم بپوشاند و نیز باید زینت خود را بپوشاند و لباسی که زینت حساب می‌شود باید آن را هم بپوشاند و با چادر بهتر می‌تواند بدن و زینت را بپوشاند و چادر سیاه مثل عبای سیاه کراهت ندارد.
آیت الله بهجت (ره): این اقدام باطل است.
آیت الله صافی گلپایگانی: نظر مذکور صحیح نیست و مفاسد بسیار دارد. متأسفانه در این زمان عده‌ای اصرار بر آشکار شدن مفاتن زن و خروج او از س‌تر و عفاف که حفاظ شخصیت و ارزش و متانت اوست، دارند؛ مع الاسف می‌خواهند این امر را اسلامی جلوه دهند، در حالی که اسلامی نیست.
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباسهایی که جلب توجه کند، حرام است.
آیت الله مکارم شیرازی: با توجه به اینکه در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان بهتر است، کراهت آن ثابت نیست.

5- پوشیدن جوراب نازک و بدن نما برای خانم‌ها در بیرون از منزل و انظار نامحرمان چه صورتی دارد و بیرون گذاشتن موهای سر از چادر در مقنعه توسط خانم‌ها در دید نامحرمان چگونه است؟
آیت الله خامنه‌ای: پوشیدن بدن از نامحرمان بر زن واجب است و چنین جورابهایی برای حجاب شرعی واجب کفایت نمی‌کند و پوشیدن تمام موی سر در برابر نامحرمان واجب است.

6- آرایش زنان در خیابان‌ها و بیرون گذاشتن مقداری از مو‌ها و پوشیدن جوراب بدن نما و لباسهای محرک چه صورتی دارد؟
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): حرام است.
آیت الله بهجت (ره): حرام است.
آیت الله صافی گلپایگانی: حرام است.
آیت الله مکارم شیرازی: بدون شک جایز نیست.
آیت الله تبریزی: جایز نیست.
آیت الله سیستانی: جایز نیست.

7- پوشیدن جوراب نازک برای خانم‌ها در مقابل نامحرم چه صورتی دارد؟ آیا با پای بدون جوراب، حضور در مقابل نامحرم جایز است؟
آیت الله خامنه‌ای: جوراب نازک اگر به گونه‌ای باشد که جوراب محسوب نمی‌شود، حضور با چنین جورابی در حضور نامحرم جایز نیست.
آیت الله بهجت (ره): خیر، جایز نیست.
آیت الله مکارم شیرازی: الف: اگر به قدری نازک باشد که پای آن‌ها معلوم باشد برای پوشیدن کافی نیست. ب: سزاوار است کف و روی پای خود را نیز بپوشاند.
آیت الله صافی گلپایگانی: هیچ یک از دو مورد جایز نیست.
آیت الله سیستانی: جایز نیست.
آیت الله سبحانی: جایز نیست.

8- در صورتی که زن می‌داند مرد نامحرم به قصد لذت به صورت و دستهای معمولی زینت نشده او نگاه می‌کند، در این فرض پوشاندن صورت و دست‌ها لازم است یا خیر؟
آیت الله خامنه‌ای: در فرض مذکور باید حتی وجه و کفین خود را هم بپوشاند.
آیت الله بهجت (ره): پوشاندن دست و صورت مطلقاً بنا بر احتیاط لازم است.
آیت الله تبریزی: بلی در این صورت بنا بر احتیاط، پوشاندن لازم است.
آیت الله صافی گلپایگانی: دست و صورت بنا بر احتیاط واجب باید پوشیده شود (جامع الاحکام 2/165).
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): بلی پوشاندن آن لازم است.

9- پوشیدن مانتوهای کوتاه، تنگ و رنگارنگ با رنگهای روشن که جلب نظر نامحرم را می‌کند چه صورت دارد؟ متأسفانه در برخی شهر‌ها آموزش و پرورش پوشیدن مانتو‌ها با رنگ روشن را توصیه می‌کند.
آیت الله بهجت (ره): هر چه جلب نظر نامحرم کند، جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی: با فرض اینکه نظر نامحرم را جلب کند در مرآ و منظر نامحرم جایز نیست.
آیت الله تبریزی: چنانچه زن لباسی بپوشد که زینت حساب شود، باید آن لباس را هم از نامحرم بپوشاند.
آیت الله سیستانی: لازم است که آن را از نامحرم بپوشانند.
آیت الله مکارم شیرازی: در صورتی که تنگ و چسبان و زینتی نباشد و تمام بدن زن به جز گردی صورت و دست‌ها تا مچ پوشیده باشد، اشکالی ندارد ولی چادر حجاب بر‌تر است.

10- پوشیدن مانتوهای تنگ و کوتاه توسط زنان که حجم بدن آن‌ها پیداست، از نظر شرعی چه صورتی دارد؟
آیت الله خامنه‌ای: اگر موجب جلب توجه نامحرم یا باعث فساد و ارتکاب حرام گردد جایز نیست.
آیت الله بهجت (ره): اگر موجب ریبه باشد حرام است.
آیت الله مکارم شیرازی: جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی: پوشیدن مانتو به نحو متعارف امروز کافی نیست علاوه بر اینکه مانتو مفاتن بدن و برجستگیهای آن را نمی‌پوشاند و در انظار اجانب مَعرَضیَّت برای فساد دارد و صورت و دست هم پوشیده نمی‌شود و بهترین پوشش چادر است که تمام مفاتن بدن را از نظر نامحرمان حفظ می‌کند.
آیت الله سیستانی: پوشاندن آن از نامحرم لازم است.
آیت الله سبحانی: حجم بدن زن باید پوشیده باشد.

11- حضور زنان در کوچه و بازار، بدون وجود ضرورت و سر و کار داشتن بیش از حد با نامحرمان چگونه است؟
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): مناسب نیست، بلکه در بعضی موارد جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی: خلاف سنن اسلامی و التزام به عفت و پرهیز از اختلاط با بیگانه است.
آیت الله تبریزی: مقتضای عفت آن است که از صحبت با نامحرم در غیر موارد حاجت پرهیز نماید و نیز در کوچه و بازار در صورتی که در معرض نگاه نامحرم باشد به غیر از مقدار حاجت و ضرورت مکث ننماید.
آیت الله بهجت (ره): جواز و عدم جواز، دائر مدار اشتمال بر حرام و عدم آن است.
آیت الله سیستانی: اگر با رعایت احکام شرع باشد اشکال ندارد اگر چه بهتر ترک است.
آیت الله مکارم شیرازی: در برخورد و گفتگو با نامحرمان به گفتگوهای عادی اکتفا کنند.

12- در مجالس عروسی و زنانه، زنان لباسهایی را می‌پوشند که نیمه عریان بوده و روز به روز هم این پوشش‌ها رقیق‌تر و نامناسب‌تر می‌گردد. پوشش این لباس‌ها که غالباً الگوگیری از مدلهای غربی و کفار می‌باشد اگر تشبه به کفار محسوب شود، چه صورتی دارد؟
آیت الله مکارم شیرازی: این گونه پوشش‌ها از نظر شرعی اشکال دارد حتی اگر در مجالس زنان باشد.
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): اگر عرفاً تشبه به کفار باشد حرام است و الا مناسب نیست که زنان حتی در بین خود از این لباس‌ها که باعث از بین رفتن حیا می‌شود، استفاده کنند.
آیت الله سبحانی: هر‌گاه مایه فساد و یا ترویج فساد است خودداری کند. توصیه این است که انسان از غربزدگی به جایی نمی‌رسد و پوشیدن لباس غربیان مایه ترقی نیست، سبب ترقی، علم و ایمان است.
آیت الله نوری همدانی: تقلید از غرب کار صحیحی نیست و بر زنان لازم است مسئله پوشش اسلامی را کاملاً رعایت نموده و خود را از نامحرم حفظ نمایند.

13- اگر مردی همسرش را به حجاب اسلامی ملزم نکند آیا فاسق محسوب می‌شود؟
آیت الله خامنه‌ای: فی نفسه موجب فسق نیست.
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): طبق شرایط و مراحل امر به معروف و نهی از منکر عمل کند.
آیت الله صافی گلپایگانی: اگر در این خصوص بی‌تفاوت باشد فاسق است.
آیت الله مکارم شیرازی: واجب است امر به معروف و نهی از منکر را در این زمینه عمل کند.
آیت الله تبریزی: وظیفه هر شخصی است که اهل و عیال خود را از گناهان باز دارد و بدون احراز عدم عذر با احتمال صحت نمی‌توان کسی را فاسق دانست. والله العالم.
آیت الله سیستانی: صرف عدم الزام موجب فسق نیست.
آیت الله بهجت (ره): اگر در حجاب نداشتن او شریک باشد مثل اینکه به او اجازه خروج از منزل را بدهد، بله فاسق می‌شود.

14- آرایش زنانه توسط مردان مثل زیر ابرو برداشتن یا بند انداختن صورت و امثال آنچه صورت دارد و کسب درآمد از این راه چگونه است؟
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): اگر عرفا آرایش جنس مخالف تلقی شود جایز نیست و درآمد آن هم جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی: جایز نیست و اجرتش نیز حرام است.
آیت الله مکارم شیرازی: همه این‌ها حرام است.
آیت الله تبریزی: آرایش زن توسط مرد حرام است و اگر مرد خودش را همانند زنان بیاراید، باید بداند که از اموری که به فساد جامعه و دعوت به گناه و پستی مؤمن و احیاناً مَعرَضیَّت انجام کبائر یا عمل برخلاف احتیاط واجب می‌انجامد، باید پرهیز شود و درآمد آن کار حلال نیست.
آیت الله بهجت (ره): تشّبه مرد به زن جایز نیست و درآمد آن هم به حکم آن است.
آیت الله سیستانی: جایز نیست.

15- آرایش سر و صورت توسط مردان با الگوگیری از مدلهای غربی و ماهواره‌ای چه صورتی دارد و کسب درآمد آرایشگران از این راه چگونه است؟
آیت الله مکارم شیرازی: این گونه کار‌ها از نظر شرعی خالی از اشکال نیست.
آیت الله فاضل لنکرانی (ره): اگر عرفاً تشبّه به کفار باشد یا مفسده دیگری بر آن مترتب شود جایز نیست.
آیت الله سبحانی: هر‌گاه عنوان تشبّه به کافران پیدا کند حرام است.
آیت الله نوری همدانی: تشبّه به آنان کار صحیحی نیست، مسلمانان نباید از غرب تقلید کنند.


علی اکبر علویقی، زن در آیینه تاریخ

 پانویس:
1.  تاریخ پوشاک ایران، پریچهر رحیمی، مقدمه ای بر پیدایش و سیر تحولات پوشاک
2.  ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۲، ص۷۸ و برتراند راسل، زناشوئی و اخلاق، ص۱۳۵.
3.  به نقل از دایره‏المعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳.
4. تفسیر اثنی عشری، ج ۱۰، ص ۴۹۰.
5. لغت نامه دهخدا، ذیل واژه ماد
6. ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص ۵۴.
7. ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص ۵۶
8. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۵۵۲.
9. پوشاک در ایران باستان، فریدون پور بهمن، صفحه 75
10. جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص ۱۹۴.
11. جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص ۱۹۷.
12. اعظمی سنگسری، چراغعلی. تاریخ سنگسر-مهدیشهر. چاپ اوّل، مؤلف، ۱۳۷۱، ص۳۶.
13. جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص ۱۱۴
14. جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی، ص ۱۱۴
15. وشنوه‏ای، حجاب در اسلام، ص۵۹، به نقل از السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۹

‎‎منابع:
1-ش‍اه‌ع‍ب‍دال‍ع‍ظی‍م‍ی‌، ح‍س‍ی‍ن‌، ت‍ف‍س‍ی‍ر اث‍ن‍ی‌ع‍ش‍ری، ت‍ه‍ران، نشر م‍ی‍ق‍ات‌، ۱۳۶۳.
2-ی‍زدان‍ی‌خ‍داش‍ه‍ری‌، س‍ارا، ت‍رک‍ی‍ب‍ی‌ ب‍ی‌ن‍ظی‍ر از زی‍ب‍ای‍ی‌ و پ‍وش‍ی‍دگ‍ی، اع‍ت‍م‍اد، (۶ دی‌ ۱۳۸۴): ص‌ ۱۱.
3-محمدی‌نیا، اسدالله، فلسفه چادر، حجاب برتر: تحقیق علمی پیرامون چادر درقرآن و روایات و تاریخ ایران باستان، قم: سبط اکبر علیه‌السلام‏‫، ۱۳۸۴.
4-رسائل، امیرحسین، در جستجوی لباس از دست رفته، شرق (۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۵):ص ۱، ۲۶.
5-اخوان، عباسعلی، حجاب زنان ایران باستان، رسانه، ش ۲۱، ۲۰، تابستان، پاییز ۱۳۸۲:: ص ۳۰ - ۳۳.
6-دل‍پ‍ذی‍ر، زه‍را، ح‍ج‍اب‌ در ت‍اری‍خ‌ ای‍ران‌ ب‍اس‍ت‍ان‌، ق‍دس‌، (۲۱ ف‍روردی‍ن‌ ۱۳۸۲): ص‌ ۹.
7-ض‍ی‍اء پ‍ور، ج‍ل‍ی‍ل‌، پ‍وش‍اک‌ ب‍اس‍ت‍ان‍ی‌ ای‍ران‍ی‍ان‌ از ک‍ه‍ن‌ت‍ری‍ن‌ زم‍ان‌ ت‍ا پ‍ای‍ان‌ ش‍اه‍ن‍ش‍اه‍ی‌ س‍اس‍ان‍ی‍ان، ت‍ه‍ران‌.
8-هرمان، جرجیا، تجدید حیات هنرو تمدن در ایران باستان، ترجمه مهرداد وحدتی.
9-خرمی، مصطفی، "بررسی برخی از ابهامات تاریخ ایران"، اراک: دهمین جشنواره جوان خوارزمی، 1387، صص13-20
10-رحیمی، پریچهر، "تاریخ پوشاک ایران"، انتشارات دانشگاه هنر،1385
11- http://hijabs.blogfa.com

 



:: برچسب‌ها: پوشش زنان در ايران باستان ,
:: بازدید از این مطلب : 1364
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 11 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

yellow rose animation استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.yellow rose animation         

http://feraghat90.blogfa.com/post-1251.aspx

دوباره يادم افتاد
شبي كه خانه لرزيد
شبي كه بوي گريه
ميان كوچه پيچيد

تمام شهر آن شب
پر از فرياد غم بود
عروسك هايمان سوخت
ميان آتش و دود

نشستم گريه كردم
به زير نور مهتاب
چه غمگين ماهي ام مرد
درون حوض پر آب

نديدم بعد از آن شب
سه تا همبازي ام را
كجا رفتند آخر
(نسيم و ياس و زهرا)

به ياد دوستانم
كشيدم توي دفتر
سه تا شاخه گل سرخ
سه تا بچه كبوتر
بابا و جبهه
شاعر : نوشين نوري
بابا به جبهه مي رفت
وقتي كه بچه بودم
هر شب به انتظارش
مهمان كوچه بودم

او بود و شوق رفتن
من بودم ودلي تنگ
در فكر من فقط او
در فكر او فقط جنگ

هر بار نامه هايش
از عطر خاك پر بود
از بوي تند باروت
از رنگ و آتش و دود

هر بار مي نوشتم
بابا تو كي مي آيي؟
او مي نوشت : فردا
با مژده ي رهايي!

من هم اگر نباشم
همراه توست ايران
بايد براي ميهن
حتي گذشت از جان

بابا نيامد و باز
اين شعر نا تمام است
من بچه شهيدم
باباي من امام است

 مريم هاشم پور

http://feraghat90.blogfa.com/post-1251.aspx

 



:: برچسب‌ها: به ياد دوستانم ,
:: بازدید از این مطلب : 685
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 شهريور 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : feraghat90

 استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.

http://feraghat90.blogfa.com/post-1250.aspx

    پست هایی با مطالب مرتبط: ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post: /1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7        

زندگی منهای خدا. 
از بهار باید«الهام‏»گرفت و از پاییز،«عبرت‏»!

جوانى، زیباترین گل بهارى است که در بوستان عمر مى‏شکفد.
کسى که«نقد جوانى‏»را رایگان از کف بدهد، کوله‏بارى از«حسرت‏»راتا دامنه قیامت‏بردوش خواهد کشید.
اگر چشم، دریاى هوس شود، قایق گناه در آن حرکت مى‏کند.
دریغ! اگر عمر، در خواب و غفلت‏بگذرد!
براى مقاومت در برابر سیل«تهاجم فرهنگى‏»، باید سدّ ایمان زد و از مرز عقیده و عفاف، نگهبانى کرد.
«خود»باختگان در برابر فرهنگ بیگانه، به راحتى«خدا»را هم مى‏بازند.
جوانان آگاه و با فرهنگ، آرامش روح را در زندگى آمیخته به معنویت و خداجویى مى‏یابند و زندگى منهاى خدا را تکرار بى‏روح لحظه‏ها و هفته‏ها مى‏دانند.
خواهران عفیف، مظهر نجابت‏شیعه و وارث خون شهیدانند که‏رسالت تعهد و تقوا بردوش دارند.
«حجاب‏»را، نه زندانى که در آن محبوس‏باشند، بلکه قلعه و دژى مى‏شناسند که از ورود غارتگران و مهاجمان‏جلوگیرى مى‏کند.
سیراب از «کوثر عفاف‏»اند و آسوده در «سایه سار حجاب‏».
از جوان جامعه ما انتظار است‏سروى ریشه دوانده در اعماق تاریخ و فرهنگ ریشه‏دار «خویشتن‏» باشد، نه هرزه گیاهى روییده در مزبله‏«بیگانگان‏».
آیا غرور « مسلمانى‏ » اجازه مى‏دهد « عروسک کوکى ‏» غرب باشیم؟…
از نخستین روز تکلیف، تا پایان عمر، انسان بار امانتى را بر دوش‏مى‏کشد که هر لحظه امکان افتادن و شکستن آن هست.
به قول حافظ: «آسمان بار امانت نتوانست کشید…»
این که صاحب « عقل‏ » و « انتخاب ‏» هستیم، از یک سو مایه مباهات‏است، از سوى دیگر تکلیف را سنگین و وظیفه را حساس مى‏سازد.
انتخابگرى انسان، تعیین کننده « سرانجام ‏» و « سرنوشت ‏» اوست و این عقل و خرد است که در راه « بهترین ‏»، او را یارى و راهنمایى مى‏کند. تاچه اندازه به این « راه‏ » نمایى اهمیت دهیم، یا نسبت‏به آن کم توجّه باشیم ‏و بى‏اعتنا.
ما، یک عمر، بار حساس و شکستنى شیشه بردوش مى‏کشیم. تنها بردوش گرفتن این بار، افتخارآمیز نیست; بلکه اگر سالم و بى حادثه آن را به ‏«مقصد» رساندیم و این «شیشه امانت‏» نشکست، آنگاه پیروزیم وشایسته تبریک و تقدیر.
لحظه لحظه عمر ما، همراه با همین «انتخاب‏»هاست.
این، همان بر دوش گرفتن و حمل و تحمل بار شیشه است و هروسوسه شیطان، هر خواسته « نفس اماره‏ »، هر پاسخ مثبت‏به « هوس ‏»، مى‏تواند سنّگى باشد که این بار شیشه را پیش از رسیدن به مقصد،بشکند.
به تعبیر قرآن، ظلوم و جهول بودن انسان، موجب شد این بار امانت رابه دوش بکشد، بارى که آسمآن ها و کوه‏ها و زمین از پذیرش مسؤولیت آن‏ابا کردند و بیمناک شدند و انسان آن را پذیرفت. (۱)
غیر از امانت الهى، امانت مردمى و مسؤولیت اجتماعى نیز همین‏حالت را دارد. کسى که به مقام و مسؤولیتى برگزیده یا منصوب مى‏شود، اگرتا پایان توانست‏به وظایف عمل خویش کند و بار را سالم به مقصد برساند،جاى «تبریک‏» است.
از تبریک اول کار چه سود، اگر سالم به پایان نرسد؟
جوانجوان عزیز: «اراده‏»، موهبت‏خدایى است که در «اختیار» توست. به اندازه «بدبودن‏»، قدرت و استعداد «خوب شدن‏» دارى، بلکه بیش تر. پس چرا بدى راانتخاب کنى؟ بیش تر از سستى، مى‏توانى جدى و مصمم باشى، پس چرا بى‏حالى؟
به همان اندازه که گنج، رنج مى‏طلبد، «انسان شدن‏» هم تمرین وتلاش مى‏طلبد. راه باطن هم نیازمند نور و روشنایى است.
براى « پرورش روح ‏»، ممارست و تمرین لازم است. براى « رسیدن‏ »،باید فاصله‏ها را کم کرد، فاصله خواستن تا هدف را، فاصله خودخواهى تاخداجویى را، فاصله « ایمان ‏» تا « عمل ‏» را، گفتار تا کردار را. براى رویش و شکوفایى، «ریشه‏» لازم است و آبیارى و تغذیه و نور وحرارت، ریشه در حکمت و معنویت، آبیارى عقیده و باور، تغذیه فکر و روح،نور بصیرت و بینش، حرارت عشق و شوق.
نفسانیات، نهر عفن و رودخانه لجن بارى است که باید پلى از «عفاف‏»و «تقوا» بر روى آن زد و گذشت، تا به ساحل «فلاح‏» رسید.
بهشت، آن سوى رود خروشان گناه است. کسى به «بهشت‏» مى‏رسد که از «جهنم‏» بگذرد!
گذشتن از جهنم، یعنى گذر از دروغ، حسد، ریا، تکبر، نفاق، ظلم، غفلت‏و… شهوت!
نگذاریم «گل جوانى‏»، در برابر «طوفآن هاى شیطانى‏» پرپر شود. بهار عمرمان را با پاییز حسرت و ندامت، بى‏رنگ و افسرده نسازیم.

پی نوشت:
۱) انا عرضنا الامانة على السموات… (احزاب، آیه ۷۲).

منبع:
برگرفته از کتاب ” گامی در مسیر ” – جواد محدثی.

http://feraghat90.blogfa.com/post-1250.aspx

 استفاده از مطالب وبلاگ بلامانع است.

http://feraghat90.blogfa.com/post-1250.aspx

    پست هایی با مطالب مرتبط: ۱۲/ ۱۱/ ۱۰/ ۹/ 8 / post: /1 /2 /3 /4  /5/ 6 / 7        
 



:: برچسب‌ها: حجاب , حجاب در قرآن , حجاب و عفاف در قرآن , فلسفه حجاب , چادر پوشش ماندگار ,
:: بازدید از این مطلب : 627
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 شهريور 1391 | نظرات ()